شهید رجایی و شهید باهنر – هفته دولت

هفته اول شهریورماه، به مناسبت شهادت دو دولت مرد بزرگ انقلاب اسلامی، شهید محمدعلی رجایی (رئیس جمهور) و شهید حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمدجواد باهنر (نخست وزیر) هفته دولت نام گرفته است. در طی این هفته، مردم با عملکرد و دستاوردهای دولت در زمینه های گوناگون عمرانی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آشنا می شوند. هیئت دولت با توجه به وصیت نامه سیاسی ـ الهی امام خمینی رحمه الله و رهنمودهای مقام معظم رهبری، می کوشد در زمینه های گوناگون به موفقیت های بیشتر و مهم تری دست یابد و آینده بهتری برای ملت بزرگ و پرافتخار ایران به وجود آورد.

شهیدان رجایی و باهنر در بیانات رهبر معظم انقلاب

شهید رجایی و شهید باهنر _ هفته دوت

نامگذاری سالگرد شهادت شهیدان رجایی و باهنر به عنوان هفته دولت این پیام روشن را به همراه خود دارد که نظام جمهوری اسلامی ایران تداوم راه و سبک مدیریتی این دو شهید صدر انقلاب را به منزله راه و مسیر شاخص دولتمردان در نظر گرفته است. مقام معظم رهبری در این باره می­فرمایند: « معنا و مفهوم حقیقى این نامگذارى آن است که راه ما و راه دولتمردان ما همان راه شهیدان بزرگوار، رجایى و باهنر است، شهیدانى که براستى مصداق ایمان اخلاص، تلاش و رشادت و دلیرى در مقابله با مشکلات محسوب مى­ شوند. پیوند ناگسستنی با آرمان­ های انقلاب از جمله شاخص ­های حیات فردی و سیاسی این ­دو نخبه جمهوری اسلامی است:

این دو بزرگوار که دلسوز و مردمی و وجودشان به آرمان­ های انقلابی آمیخته بود حقیقتا از عناصر برجسته و برگزیده ­ی نظام بودند. آنها که طعم سختی ­ها را چشیده و دوران مبارزه را با توفیق و سربلندی پشت سرگذاشته بودند، وفاداری خود را به اسلام و انقلاب تا پای جان نشان دادند.

شاخص های فکری شهید رجایی و شهید باهنر

از نگاه رهبر معظم انقلاب اندیشه­ ها و اعتقادات مکتبی شهیدان رجایی و باهنر تناسب و تطابق کاملی با نظام فکری انقلاب اسلامی دارد. لذا از منظر رهبر انقلاب تجلیل از این عزیزان را زنده نگه داشتن گفتمان انقلاب و ارزش شهادت است. از نظر رهبر انقلاب شهیدان رجایی و باهنر؛ مظهر علم و عمل هستند که ارزش­ های این دو شهید بزرگوار باید در نگاه مسئولان و رفتار عمومی آنان تجلی یابد. 

به باور رهبر انقلاب آن دو بزرگوار نیز برای تحقق خصوصیات نیمه شعبان یعنی امید و عدالت و با عشق به ارزش ­های انقلاب، فعالیت می­ کردند و باید هفته دولت را با یاد آنها گرامی داشت. از آنجا که شهیدان رجایی و باهنر با آشنایی کامل با مکتب انقلاب اسلامی راه و خط امام را به خوبی می­ شناختند، قدم نهادن در این مسیر و محرف نشدن از آن را وجه همت خود قرار دادند و از این نظر نظام فکری آن دو همان تفکر امام و انقلاب است.

شاخص های رفتاری شهید رجایی و شهید باهنر

شک نیست که شاخص­ های رفتاری هر فردی تجلی اعتقادات و باورها و اندیشه­ های وی است. اخلاص در عمل در شهیدان رجایی و باهنر بازتاب خلوص اندیشه­ های آنان است. رهبر معظم انقلاب در این باره می­فرمایند:

جهت ­گیری و روحیه انقلابی و طلب رضای الهی از مهم ترین ویژگی­ های این دو شهید بزرگوار است و باید همه ما به عنوان مسئولان نظام همواره جهت ­گیری و روحیه انقلابی را حفظ کنیم و هدف نیز کسب رضای الهی باشد. در جای دیگری دو شهید بزرگ‌ انقلاب‌، شهیدان‌ رجایی‌ و باهنر به‌ عنوان‌ دو انسان‌ مؤمن‌ و مجاهد در راه‌ خدا از جانب رهبر انقلاب یاد شدند.

عینی شدن باورهای انقلاب به سلوک انقلابی به حدی از اهمیت برخوردار بود که به باور رهبر انقلاب به جریانی زنده در انقلاب تبدیل شد: این دو شهیدى گرانقدر به علت فضائل بارز انقلابى، دینى و تقوایى، خوشبختانه در جامعه به یک جریان فکرى، عملى و انقلابى تبدیل شده اند و در هفته دولت هنگامى که از رجایى و باهنر یاد مى ­شود، در واقع این جریان مورد تجلیل قرار مى­ گیرد. و البته کار به تجلیل و تقدیر متوقف نشده و اهمیت الگوپذیری عملی از رفتار این دو شهید مورد تاکید رهبر معظم انقلاب بوده است.

لذا تأکید بر تأسی‌ و الگوپذیری‌ دولتمردان‌ از جهت ­گیری­ ها و سلوک‌ شهیدان‌ والامقام‌ رجایی‌ و باهنر همواره به­ خصوص در هفته دولت مورد نظر ایشان بوده است. در جای دیگری از آنان‌ به‌ عنوان‌ چهره‌های‌ برجسته‌ انقلاب‌ یاد کردند که‌ از جهات‌ اعمال‌، رفتار و اخلاص‌ نمونه‌های‌ بارز و برجسته‌ یک‌ دولت‌ اسلامی‌ بودند.

روحیه خدمت گزاری شهید رجایی و شهید باهنر

از آنجا که مردم به نخبگان سیاسی و امرای خود حتی شباهت بیشتری در مقایسه با پدران خود دارند رهبر معظم انقلاب همواره با نشان دادن شخصیت شهید رجایی و باهنر مسئولان را متوجه تاثیر فرهنگ ­ساز بودن رفتارشان در جامعه کرده اند. ایشان، ایمان به اهداف امام (ره)، اخلاص، روحیه خدمتگزاری، مردمی بودن و نشست و برخاست با مردم، وسیله قرار ندادن مسئولیت برای تأمین مالی آینده خود و پایبندی به مبانی انقلاب اسلامی را از خصوصیات بارز شهیدان رجایی و باهنر برشمردند و خاطرنشان کردند: مسئولان باید متوجه باشند که رفتار و زندگی و ارتباطات آنان در جامعه فرهنگ سازی می­ کند.

شاخص های شخصیتی شهید رجایی و شهید باهنر

رهبر انقلاب شهیدان رجایی و باهنر را به‌عنوان «الگوی اخلاص، پرکاری و مردمی بودن» معرفی می ­کنند. رهبر معظم انقلاب حتی شهیدان رجایى و باهنر را به عنوان نمادها و نشانه هاى راه پیشرفت و سرافرازى ملت ایران و نظام اسلامى معرفی کرده اند.

تصریح به این ویژگی­ های شهیدان رجایی و باهنر پاسخ به کسانی مانند بنی صدر است که تواضع و اخلاص شهید رجایی را به منزله تعهد در برابر تخصص ادعایی خود و ناکافی معرفی کرده و مدعی بودند که نخست وزیر باید لیاقت هم داشته باشد و با این ادعا درصدد تخریب شهید رجایی بودند. در حالی که جدیت و اهتمام شهید رجایی برای پیشبرد امور کشور و رجوع به متخصصین غیرقابل انکار بود. لذا می­توان گفت بر خلاف جوسازی ­هایی که در زمان حیات شهید رجایی بر ضد ایشان صورت می­ گرفت، ایشان به جز مشروعیت از کارآمدی هم برخوردار بودند. که البته تعهد و التزام انقلابی ایشان زبانزد بوده است.

رهبر انقلاب در جای دیگری این دو شهید سرافراز را نماد حقیقى دولتمردان متعهد خواندند و با آرزوى توفیق براى همه کارگزاران نظام اسلامى در استمرار راه رجایى و باهنر، ارتباط مستمر با خداوند و تلاش براى اداى تکلیف را تضمین کننده صحت عمل و استقامت دولتمردان در تحقق اهداف انقلاب اسلامى و تأمین نیازهاى ملت برشمردند.

دستاوردهای شهید رجایی و شهید باهنر

دولت جمهورى اسلامى ایران بر پایه­ هاى مستحکم ایثار، فداکارى و اخلاص بنا شده است و همواره شخصیت­ هایى در مسند خدمت به ملت عزیز ایران قرار داشته­ اند که در تاریخ پرماجراى انقلاب، انسان­ هایى پرشور، با اخلاص و بى­ توجه به دستاوردهاى شخصى بوده­ اند و شهیدان رجایى و باهنر، شهید عراقى و نیز سید بزرگوار شهید اسدا… لاجوردى که از نوع همان مردان با ایثار و فداکار بوده است در زمره این شخصیت­ ها هستند. از نظر رهبر معظم انقلاب نام نیک و خاطره خوب ملت از شهیدان رجایی و باهنر پاداش الهی به آنها در حیات عزتمندانه شان است.

رهبرانقلاب این دو شهید گرانقدر را مظهر کار و تلاش مومنانه و پایبندی بی اغماض به اصول و ارزش ­ها دانستند و خاطر نشان کردند: ماندگار شدن یاد این چهره ­های نورانی، نشانه تشکر خداوند از بندگان مخلصی است که با همه وجود برای اسلام کار و تلاش می­ کنند و ارزش­ های اسلامی – انقلابی را در کارهای خود متبلور می­ سازند. زنده نگه داشتن نام و یاد و سلوک سیاسی این دو شهید از نگاه رهبر انقلاب ضرورتی برای اصحاب فرهنگ و رسانه است:

این دو عنصر خدمتگزار باید همیشه به عنوان عناصر فراموش نشدنی در تاریخ دولت خدمتگزار جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی در خاطره ها زنده بمانند.

هفته دولت

در تاریخ هر ملت، فراز و نشیب های تلخ و شیرینی وجود دارد که تعیین کننده سرنوشت و سازنده فرهنگ آن ملت است. نظام جمهوری اسلامی در ایران به رهبری بزرگ مردی که جهان مانند او را کمتر به خود دیده است، نیز جان فشانی فرزندان فداکار این مرز و بوم، بزرگ ترین بخش تاریخ ماست که خاطرات تلخ و شیرین بسیاری در دل دارد. در این میان، شهادت دو شخصیت فداکار اسلام، رجایی و باهنر که به آتش کین منافقان سوختند، فصلی از شهادت را به نام «هفته دولت» در تاریخ انقلاب گشوده است.

علت نام گذاری چنین هفته ای این است که دولت شهید رجایی، نخستین دولت و مکتبی بود که پس از حاکمیت لیبرال ها بر کشور، عهده دار امور گردید. این دولت در آن دوره بحرانی، بیش ترین حد تلاش و کوشش را برای خدمت به اهداف مقدس انقلاب از خود نشان داد، تا آنجا که جان خویش را سر آن نهاد.

رجایی و باهنر از زبان هم رزم

مقام معظم رهبری درباره ویژگی های اخلاقی شهیدان رجایی و باهنر می فرماید: «شهید باهنر، مرد بی تظاهری بود که هیچ کس از ظاهر آرام او نمی فهمید در باطن و ذهن و اندیشه موّاج او چه می گذرد. وی یکی از متفکرین و تئوریسین ها و ایدئولوگ های انقلاب بود. نوشته های زیادی داشت و کتاب های زیادی را تنظیم کرده بود….ارتباطات نزدیکی با شهید مطهری و شهید بهشتی داشت و هر دوی اینها، برای عظمت فکری و قدرت تفکر عملی او ارزش زیادی قائل بودند…

نقش شهید رجایی و باهنر در افشا نمودن ماهیت لیبرالی و منافقانه بنی صدر، بسیار برجسته بود. البته شهید رجایی در درجه اول و بعد هم شهید باهنر در این مورد نقش داشتند. شهید رجایی با صبر خود و متانت و حوصله عظیم و با قبول دردها و رنج های قلبی و غیر قابل افشایی که داشت، توانست ـ با تعبیر خود من ـ با نرمش قهرمانانه ای، بنی صدر خائن را افشا و رسوا کند و به زمین بکوبد».

کارنامه رجایی و باهنر

زمانی که دولت شهید رجایی از مجلس رأی اعتماد گرفت و کار خود را شروع کرد، مردم ناراضی و نگران از عملکرد دولت موقت، در پی نخست وزیری می گشتند که عقده قلب آنها را بگشاید و به انقلاب شور و هیجانی دوباره ببخشد. این در حالی بود که یک خط لیبرالیستی خطرناک در زیر نقاب ها و حجاب های گوناگون، می کوشید انقلاب اسلامی را از مسیر خود منحرف کند، آن را از حرکت باز دارد و به نابودی بکشاند.

شهیدان رجایی و باهنر توانستند عشق و ایمان را به مردم ارزانی کنند و خدمات شایانی به همه مردم به ویژه محرومان ارائه دهند که برکات آن تا کنون نیز ادامه دارد.

ارزیابی حادثه شهادت

شهید رجایی و شهید باهنر در بیان رهبری

مقام معظم رهبری، یک سال بعد از شهادت مظلومانه رجایی و باهنر، در مورد ارزیابی این حادثه می فرماید: «ما امروز از این حادثه درس می گیریم که ضد انقلاب برای پیشبرد اهداف خودش، حاضر است چهره هایی به قداست رجایی و باهنر را به آن شکل فجیع نابود کند. ما می فهمیم که ضد انقلاب با چهره های منافقانه ای حاضر است در همه جا و حتی اتاق کار شهید رجایی نفوذ کند و به این وسیله، جنایتی را انجام دهد؛ در صورتی که شهید، با همه زیرکی و هوشیاری او را نشناسد و چهره منافقانه او را نتواند تشخیص دهد. ما این حادثه را در تاریخ گذاشتیم، اما یک بایگانی بسته و متروک نیست، بلکه هر لحظه در مقابل چشم ماست و باید از آن عبرت بگیریم و همچنان که بارها گفتیم، خودمان را برای سرنوشت افتخارآمیز و غرورآمیز این دو شهید عزیز آماده کنیم».

پیام امام رحمه الله به مناسبت شهادت، شهید رجایی و شهید باهنر

امام خمینی رحمه الله به مناسبت شهادت شهیدان رجایی و باهنر فرمود: «ملتی که قیام کرده است در مقابل همه قدرت های عالم، ملتی که برای اسلام قیام کرده است، برای خدا قیام کرده است، برای پیشرفت احکام قیام کرده است، این ملت را با ترور نمی شود عقب راند؛…گرچه خود واقعه و خود این افرادی که شهید شده اند، در نظر همه ما عزیز و ارجمندند.آقای رجایی و آقای باهنر هر دو شهیدی هستند که با هم در جبهه های نبرد با قدرت های فاسد هم جنگ و هم رزم بودند. مرحوم رجایی به من گفتند که من بیست سال است که با آقای باهنر همراه بودم و خدا خواست که با هم از این دنیا به سوی او هجرت کنند».

نیاز بشر به حکومت

در زندگی اجتماعی، وجود قانون که حدود و وظایف اجتماعی افراد را تعیین کند، امری ضروری است. از سویی، قانون بدون پشتوانه اجرایی، تأثیر ندارد. از این رو، لازم است فرد یا گروهی بر اجرای قانون نظارت کنند و با به کارگیری ابزارهای لازم، زمینه اجرای آن را فراهم آورند. این امر همان حکومت و رهبری جامعه است که در طول تاریخ، با اشکال ساده و پیچیده در میان بشر معمول بوده است.

بیانات رهبری در دیدار با هیات دولت سیزدهم، 06/06/1400:

هفته‌ی دولت مزیّن به اسم شهید رجائی و شهید باهنر است؛ یعنی به یاد شهادت و نام شهادت مزیّن است. رحمت خدا بر این دو مرد بزرگ، بزرگوار، فعّال و سعادتمند به شهادت؛ [که] حقیقتاً قصد خدمت داشتند، اگر چه زمانشان کوتاه بود، لکن نشان دادند که با اخلاص وارد این میدان شده‌اند و قصد خدمت دارند و روششان روش اسلامی و مردمی و مجاهدت‌آمیز بود که [این] درسی است برای همه‌ی عناصری که هستند.


 شما برادران عزیز در یک برهه‌ی دشواری مسئولیّت را پذیرفته‌اید؛ ان‌شاءالله خداوند کمکتان میکند؛ بنده هم دعا خواهم کرد و امیدواریم که موفّق باشید. به هر حال شرایط دشواری است با وضع تورّم و مشکلات معیشتی مردم و مسئله‌ی کرونا و مسائل گوناگونی که وجود دارد. اگر ان‌شاءالله از سویی تلاش مجاهدانه و حقیقتاً شبانه‌روزی و خستگی‌ناپذیر [داشته باشید] و از طرفی توسّل و توکّل به خداوند متعال را برای خودتان ذخیره کنید و سرمایه قرار بدهید قطعاً پیروز خواهید شد، قطعاً موفّق خواهید شد و بر مشکلات فائق خواهید آمد.

نیّت الهی بکنید؛ نیّت الهی هم در این جایگاه شما یعنی نیّت خدمت به مردم؛ همین که واقعاً به قصد خدمت به مردم وارد میدان بشوید، این یک نیّت الهی و پاکیزه است و خدا به این برکت خواهد داد.

توصیه مقام معظم رهبری به مسئلین دولت سیزدهم


 من یک توصیه‌ای به همه‌ی مسئولین در دوره‌های مختلف داشته‌ام، به شما هم عرض میکنم این توصیه را: زمان شتابان میگذرد و این چهار سال زود تمام میشود؛ از هر ساعتی، از هر فرصتی استفاده کنید و نگذارید وقتی را که متعلّق به مردم و متعلّق به اسلام است، تضییع بشود و از همه‌ی امکانات -از همه‌ی امکانات زمانی و وقتی- استفاده کنید.
 البتّه بنده عقیده‌ام این است، جدّاً عقیده‌ام این است که ضمن اینکه پُرکاری و تلاش فراوان خواهید داشت، به مسائل خانواده‌ی خودتان هم برسید؛ من به همه این توصیه را میکنم که به خانواده‌تان حتماً رسیدگی کنید؛ جوری نباشد که در مدّت خدمت و مسئولیّت، غایب از خانواده باشید.


همّتتان را متمرکز کنید بر اینکه یک بازسازی انقلابی و البتّه عقلانی و فکورانه در همه‌ی عرصه‌های مدیریّتی ان‌شاءالله به وجود بیاید؛ یعنی حرکت بر روی ریل انقلاب، در بخشهای مختلف مدیریّتی‌ای که در کشور هست. در همه‌ی بخشها؛ بخشهای اقتصادی، بخشهای سازندگی، بخشهای مربوط به سیاست خارجی و دیپلماسی، بخشهای خدمت‌رسانی به مردم، بخشهای علمی و فرهنگی و غیره؛ در همه‌ی این بخشها یک تحرّک انقلابی باید به وجود بیاید. عرض کردیم که انقلابی بودن حتماً بایستی همراه باشد با عقلانیّت که شیوه‌ی صحیح جمهوری اسلامی از اوّل کار تا امروز این بوده که حرکت انقلابی با حرکت اندیشه‌ورزانه و عقلانی همراه باشد.


چند توصیه‌ی اساسی بنده دارم که عرض میکنم؛ چند سرفصل است، یکی مردمی بودن است که خب عنوان دولت جناب آقای رئیسی هم مردمی بودن است. عدالت‌‌ورزی است، فسادستیزی است، احیای اعتماد و امید در مردم بویژه در جوانها، انسجام دولتی، اقتدار دولتی، اِشراف دولتی؛ اینها سرفصل‌های مهمّی است که من درباره‌ی هر کدام یک چند جمله‌ای عرض میکنم.

مردمی بودن دولت ها

 مردمی بودن مقوله‌ی گسترده‌ای است و جلوه‌هایی دارد. یک جلوه همین رفتن میان مردم و شنیدن بی‌واسطه از مردم است. این حرکت بسیار خوب و مستحسنی که دیروز جناب آقای رئیسی انجام دادند که رفتند خوزستان در میان مردم، با مردم، از آنها شنیدند، با آنها حرف زدند، این یک جلوه‌ی از مردمی بودن است که بسیار کار خوبی است.

یک جلوه‌ی دیگر، مسئله‌ی اتّخاذ سبک زندگی مردمی است؛ بی‌تکلّف بودن در ممشیٰ و منش، دوری کردن از منشهای اشرافیگری و از موضع بالا به مردم نگاه کردن و مانند اینها؛ این هم یک جلوه‌ی دیگری است از مردمی بودن که از این منشهای اشرافیگری که معمول است در دنیا، و همه‌ی دولتها و مسئولیّتها و مسئولین مبتلا هستند به این جور نگاه به مردم، به این جور روش زندگی، باید اجتناب کرد.

حرف زدن با مردم و مشکلات را و راه‌حل‌ها را با مردم در میان گذاشتن هم یکی از جلوه‌های مردمی بودن است. مسائلتان را با مردم مطرح کنید. یک وقت مشکلی وجود دارد، راه‌حلّی [هم] وجود دارد. البتّه سعی کنید حرف زدن شما موجب یأس مردم نشود که بعضی بی‌توجّهی میکنند به این نکته و حرف نامناسب و خلاف واقع میزنند که موجب ناامیدی مردم میشود؛ نه، هر مشکلی راه‌حلی هم دارد. با مردم در میان بگذارید، با مردم حرف بزنید، از مردم کمک بخواهید در موارد مختلف، هم کمک فکری، هم کمک عملی.

در یک جاهایی یک خطایی اتّفاق می‌افتد -خب همه‌ی ماها اشتباه میکنیم دیگر؛ خطا در کار ماها کم نیست- از مردم عذرخواهی کنید؛ صریحاً این اشتباه شده، از مردم عذرخواهی کنید. مردمی بودن این جهات مختلف را دارد. گزارش خدمات خودتان را هم به مردم بدهید؛ گزارش صادقانه، بدون مبالغه، بدون بزرگ‌نمایی؛ صادقانه [بگویید] این کارها را انجام داده‌اید.مردمی ‌بودن اینها است؛ اینها جهات مختلف مردمی ‌بودن است.

فرمان حکومتی امیرالمومنین به مالک اشتر

امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) در این فرمان بسیار مهمّ حکومتی‌شان به مالک ‌اشتر به همه‌ی این چیزها پرداخته‌اند؛ توصیه میکنم که دوستان مراجعه کنید، نگاه کنید، این فرمان را ببینید. در همین زمینه عبارت ایشان: فَلا تُطَوِّلَنَّ -یک احتمال هم فَلا تَطولَنَّ، یا فَلا یَطولَنَّ- اِحتِجابَکَ عَن رَعِیَّتِک؛ از مردم در مدّت‌زمان طولانی غایب نباش. البتّه مسئول نمیتواند دائم بین مردم باشد امّا در برهه‌هایی باید حتماً در میان مردم حاضر باشید. لا تُطَوِّلَنَّ، طول نده احتجاب از مردم را.

بعد در این مورد چند جمله بیان میفرمایند، بعد میفرمایند: وَ اِن ظَنَّتِ الرَّعِیَّةُ بِکَ حَیفاً فَاَصحِر لَهُم بِعُذرِک‌‌؛ اگر چنانچه یک گرهی در ذهن مردم پیدا شد، یک شبهه‌ای در ذهنشان نسبت به تو پیدا شد، بیا عذر خودت را با مردم درمیان بگذار، صریحاً با مردم حرف بزن، صحبت کن. ببینید، اصلاً رابطه‌ی حاکم و مردم یک رابطه‌ی این جوری است؛ رابطه‌ی برادرانه است، رابطه‌ی دوستانه است. وَ اَعدِل عَنکَ ظُنونَهُم بِاِصحارِک‌‌؛اگر شبهه‌ای دارند، با این سخن گفتنِ خودت و حرف زدن خودت، و بیان خودت، شبهه را از ذهنشان برطرف کن. این توضیحی در مورد مردمی بودن. بنابراین سعی کنید اینها را واقعاً داشته باشید؛ همه‌ی بخشهای مختلف، این خصوصیّت را داشته باشند.

عدالت ورزی دولت ها

اساس حکومت اسلامی و جمهوری اسلامی بر اقامه‌ی عدل است، کما اینکه اساس همه‌ی ادیان بر اقامه‌ی عدل است. خدای متعال میفرماید که ما پیغمبران را فرستادیم، کتابهای آسمانی را فرستادیم، لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسط؛ اصلاً برای اینکه مردم قیام به قسط کنند و جامعه، جامعه‌ی عدالت‌آمیز باشد. خب ما در این زمینه‌ها عقبیم، خیلی باید کار کنیم، خیلی باید تلاش کنیم. به نظر من هر مصوّبه‌ای که شما تصویب میکنید، هر لایحه‌ای که در دولت تنظیم میکنید، هر بخشنامه‌ای که خود شما در دستگاهِ خودتان صادر میکنید، یک پیوست عدالت باید داشته باشد؛ باید مراقب باشید این روش، این کار، این دستور، ضربه‌ای به عدالت نزند، طبقات مظلوم را پایمال نکند؛ این مراقبت باید همیشه باشد؛ حالا یا با یک پیوست مکتوب یا بالاخره از لحاظ نوع تنظیم جوری باشد که این طور باشد.

روش های مدیریتی ضربه زننده

گاهی اوقات یک روش مدیریّتی، یک رفتار رایج ضربه میزند؛ ما واقعاً [چنین] مواردی داریم. الان هم در مجموعه‌ی کارهای ما یک رسومی، و اوضاعی وجود دارد که اینها باید اصلاح بشود؛ در زمینه‌های مختلف [هم هست]؛ و عمدتاً در زمینه‌ی عدالت در توزیع امکانات کشور است؛ این امکانات باید واقعاً عادلانه توزیع بشود. الان در بعضی از بخشها حقیقتاً این جوری نیست. البتّه اینکه من عرض میکنم، به معنای این نیست که یک اقدامی پشت سر این وجود داشته باشد لکن مثلاً در زمینه‌ی انرژی، در زمینه‌ی نفت، همین اواخر یکی از مسئولینِ دولت قبل، گزارشی به ما داد که یارانه‌ی پنهان نفت در سال ۹۹، حدود ۶۳ میلیارد دلار است! که خب اصلاً این رقم و این یارانه به چه کسی میرسد؟ چه کسانی‌ از نفت کشور، از بنزین، بیشتر استفاده میکنند؟

جمع مهمّی از مردم اصلاً از این یارانه هیچ استفاده نمیکنند. آن وقت محاسبه کرده‌اند ۶۳ میلیارد دلار یعنی ۱۵۰۰ هزار میلیارد تومان، که از بودجه‌ی سال ۹۹ بیشتر است! اینها خب چیزهایی است که حالا من گفتم ، [البتّه] در زمینه‌ی نفت، من هیچ توصیه‌ای ندارم که چه کار بکنید، آنها را باید بررسی کنید، ببینید که چه کار باید انجام بدهید؛ میخواهم بگویم یک چنین وضعی گاهی وجود دارد؛ اینها خب خلاف عدالت است، بایستی مراقبت بشود. باید کاری کنیم که فاصله‌ی طبقات محروم با طبقات برخوردار کم بشود؛ یعنی هر چه ممکن است امکانات کشور عادلانه توزیع بشود.

فساد ستیزی دولت ها

مکمّل عدالت‌‌ورزی است. با فساد باید مقابله کرد؛ یکی از بلاهای مهمّی که در کشور به وجود می‌آید که درست ضدّ عدالت است، وجود فساد، وجود ویژه‌خواری، وجود استفاده‌های سوء، اختلاس، برخورداری‌های بی‌مورد، بی‌جا و امثال اینها است؛ یک وقت کسی یک کار مهمّی انجام میدهد، شما یک پاداشی به او میدهید، خب این عیب ندارد امّا یک وقت عزیزهایی بی‌جهت، برخورداری‌های زیادی از امکانات کشور دارند؛ خب چرا؟ که بحث حقوقهای نجومی یک گوشه‌ای و یک بخش کوچکی از این مسئله بود که مطرح شد.

خوشبختانه رئیس‌جمهور محترم در مسئولیّت قوّه‌ی قضائیّه به این موضوع پرداختند که خود همین هم واقعاً موجب امید مردم به ایشان و محبوبیّت ایشان در بین مردم شد. جای اصلی این [موضوع] قوّه‌ی مجریّه است؛ یعنی جای اصلیِ برخورد با فساد و فسادستیزی قوّه‌ی مجریّه است که زمینه‌های تولید فساد از بین برود؛ نقش قوّه‌ی قضائیّه بعد از اینها است؛ بعد از آنکه شما تلاش خودتان را کردید، جلوگیری کردید، زمینه‌های فساد را از بین بردید و امثال اینها، و باز یک اتّفاقی افتاد، آن وقت نوبت ورود قوّه‌ی قضائیّه است. باید مسئله‌ی تعارض منافع شخصی و منافع عمومی و رشوه و اختلاس و [امثال] این حرفها در دستگاه‌های دولتی حل بشود.

شکوفایی اقتصادی در سایه اجرای اصل 44


 یکی از مصادیق مهمّ این مسئله‌ی فساد، تخلّفاتی است که در اجرای سیاستهای اصل ۴۴ به وجود می‌آید که جناب آقای رئیسی در قوّه‌ی قضائیّه موارد متعدّدی از آن را دنبال کردند که به من در آن وقت گزارشش را دادند؛ که نوع عملکرد و اجرای سیاستهای اصل ۴۴ -که این سیاستها، سیاستهایی بود که میتوانست اقتصاد کشور را به معنای واقعی کلمه شکوفا کند- جوری بود که این فسادها در آن پیدا شد. البتّه ابزارهایی هم برای این مبارزه وجود دارد؛ [از جمله] این سامانه‌های اطّلاعاتی و خدماتی که از چند سال قبل، این سامانه‌ها قانونی شده است.

بنده هم مکرّر توصیه کردم به اینکه این سامانه‌ها را راه‌اندازی کنند، اینها را با هم مرتبط کنند که به معنای واقعی کلمه یک اِشراف کاملی به دولت خواهد داد برای اینکه بتواند جلوگیری از فساد کند؛ [امّا این کار] نشده، پیش نرفته؛ همّت کنید این سامانه‌ها را ان‌شاءالله تمام کنید؛ این سامانه‌ها یک هوشمندیِ کاملی به دستگاه حکومت و دولت خواهد داد که بتواند در امور اِشراف داشته باشد.

احیای اعتماد مردم و امید مردم

اعتماد مردم بزرگ‌ترین سرمایه‌ی دولت است. مردم وقتی به شما اعتماد کردند و امید به شما داشتند، با شما راه می‌آیند و کمکتان میکنند؛ این بزرگ‌ترین سرمایه است برای دولت که بتواند اعتماد مردم را جلب کند که البتّه این متأسّفانه یک مقداری آسیب دیده و بایستی ترمیم کنید این را و راهکارش هم این است که حرف و عمل مسئولین یکی باشد؛ وعده‌ای اگر به مردم دادید، طبق آن وعده اگر عمل کردید، مردم به شما اعتماد پیدا میکنند؛ اگر شما وعده کردید و عمل نشد یا گفتید فلان کار شده، مردم در واقعیّت دیدند نشده، اعتماد مردم سلب میشود؛ واقعاً باید خیلی بِجِد‌ مراعات کنید این معنا را.

در همین زمینه هم حضرت امیر (سلام ‌اللّه ‌علیه) در همین فرمان مالک ‌اشتر یک عبارتی دارند که «اِیّاکَ وَ المَنَّ عَلى رَعِیَّتِکَ بِاِحسانِکَ اَوِ التَّزَیُّدَ فیما کانَ مِن فِعلِک»؛ اوّلاً منّت بر سر مردم نگذارید که ما این کار را کردیم، ثانیاً آنچه را انجام داده‌اید بزرگ‌نمایی نکنید که ما این کار را [انجام دادیم]؛ یک کارهایی را که انسان میکند، بزرگ‌نمایی کند.

اَو اَن تَعِدَهُم فَتُتبِعَ مَوعِدَکَ بِخُلفک؛ [این که مبادا] خُلف وعده کنید؛ وعده بدهید، بعد از وعده تخلّف کنید؛ به مالک اشتر میگویند مبادا این کار را انجام بدهید؛ و این هم بسیار مهم است. البتّه گاهی هست شما وعده‌ای میدهید و امکان پیدا نمیکند؛ یعنی یک مشکل طبیعی بر سر این کار واقع است؛ خیلی خب عیب ندارد، این را به مردم توضیح بدهید و بگویید من این وعده را داده بودم، این مشکل پیش آمد نتوانستیم به وعده‌مان عمل کنیم.

انسجام دولت

 انسجام دولت و اقتدار دولت و اِشراف دولت چیزهایی است که خیلی مهم است. انسجام دولتی یعنی از درون مجموعه‌ی دولت حرفهای مختلف درنیاید؛ یکی یک چیزی بگوید، یکی برود خلاف آن را بگوید؛ خب این ذهنیّت مردم و افکار عمومی را بکلّی خراب میکند؛ این باید یک حالت انسجام [داشته باشد]، وانگهی در عمل هم با همدیگر انسجام داشته باشند. خیلی از کارهای یک بخش به چند بخش دیگر مربوط است. شما بخش کشاورزی‌تان به چند بخش دیگر ارتباط قهری دارد؛ باید همکاری کرد تا کار خوب دربیاید؛ بخش صنعتتان همین جور، بخشهای گوناگون دیگرتان همین جور؛ پس انسجام لازم است برای اینکه کار پیش برود.

اقتدار هم لازم است؛ دولت بایستی نشان بدهد که میتواند آن کاری که اراده کرده و تصمیم‌گیری کرده آن را انجام بدهد و پیش ببرد و این ‌جوری نباشد که حالت رهاشدگی احساس بشود. اگر چنانچه شما اقتدار دولتی را در عمل نشان ندهید و حالت رهاشدگی در کشور مشاهده بشود، قطعاً سیاستهایتان پیش نخواهد رفت؛ این هم مهم است. اِشراف هم یعنی از گوشه کنارهای دولت مطّلع باشید. دولت باید وظایفش را با اقتدار و با انسجام و اِشراف انجام بدهد.


این البتّه بخشی از ایجاد تحوّل در قوّه‌ی مجریّه است. یکی از کارهای لازمی که در برنامه‌های جناب آقای رئیسی و بعضی از آقایان بود، این است که تحوّل ایجاد بشود در قوّه‌ی مجریّه. تحوّل در قوّه‌ی مجریّه کار مهمّی است؛ این تحوّل یک نیاز همیشگی است، همیشه بایستی در نظر باشد که البتّه تحوّل به سمت پیشرفت، وابسته است به قانون‌گرایی، ارتقاء شفّافیّت، انضباط مالی، برطرف کردن زمینه‌های فساد، جلوگیری از تعارض منافع و جدّیّت در اِعمال تصمیم‌ها و مصوبّه‌ها.

جوان سازی دولت

یکی از کارهای مهم در دولت، جوان‌سازی دولت است؛ شما در بدنه‌ی دولت و مدیریّت میانی از جوانهای زبده که الحمدللّه کم نداریم، هر چه میخواهید استفاده کنید؛این کار، هم احساس انسداد را در کشور از بین میبرد و وقتی که جوانها ببینند میتوانند وارد میدان کار بشوند و حرکت کنند و تصمیم‌گیری کنند، در کشور احساس انسداد به وجود نمی‌آید، هم شما یک ذخیره‌ی ارزشمندی برای آینده برای مدیران ارشد کارکشته و مجرّب دارید فراهم میکنید. این جوانی که امروز وارد میدان کار میشود، ده سال دیگر یک مدیر مجرّب و کارآزموده است که برای کشور یک ذخیره‌ی بسیار مهمّی است؛ این مدیران باکفایت حقّاً و انصافاً یکی از ذخیره‌های [ارزشمند خواهند بود].


 یک نقطه‌ی مهم در باب تحوّل، استفاده‌ی از خِرد جمعی است و تکیه‌ی بر عقلانیّت که استفاده بشود. از نخبگان خارج از دولت استفاده کنید؛ هر جایی که میتوان از نظر یک نخبه‌ای [استفاده کرد] -بحث جناحهای سیاسی و امثال اینها را بکل در این قضیّه کنار بگذارید- از نظر نخبه‌ها هر چه میتوانید استفاده کنید، و نگاه نکنید به اینکه حالا او وابسته‌ی به یک جناحی است که شما قبول دارید یا ندارید؛ حالا در داخل دولت که از اینها قهراً استفاده میشود؛ استفاده از نظر نخبگان.


 اینها توصیه‌های عمومی است؛ البتّه برای اینها باید برنامه‌ی عملیّاتی درست کرد. اگر چنانچه به همین اندازه‌ای که بنده بگویم و شما هم در ذهن شریفتان اینها را نگه دارید یا یادداشت کنید، اکتفا بشود، فایده‌ای ندارد؛ جنبه‌ی نصیحت پیدا کردنِ این گونه حرفها فایده ندارد. اینها باید به برنامه و برنامه‌ی عملیّاتی تبدیل بشود؛ وقتی برنامه شد، آن وقت طبعاً اینها [عملی میشود].

توجه به مسئله اقتصادی از سوی دولت

در زمینه‌ی مسائل اقتصادی خب الان مشکلاتی در کشور وجود دارد: تورّم بالا یکی از اساسی‌ترین مشکلات است؛ کسری بودجه هست؛ معیشت مردمِ کم‌درآمد هست -که اینها مشکلات مهم است- کاهش ارزش پول ملّی هست، که این یکی از آن چیزهایی است که انسان واقعاً‌ خجالت‌زده میشود از این قضیّه؛ کاهش قدرت خرید مردم هست؛ مشکلات فضای کسب و کار هست، این همه هم ما و مسئولین اقتصادی تأکید کردیم، یعنی همه تأکید کردند و گفته شده امّا خب مشکلاتی در بهبود فضای کسب و کار وجود دارد؛ مشکلات نظام بانکی هست. اینها مشکلات اقتصادی کشور است، مشکلات دیگری هم هست که بایستی برای هر کدام از اینها جداگانه واقعاً برنامه‌ریزی کرد و کار کرد و حلّ این مسائل، مهم است.


 یک نکته‌ی اساسی این است که مردان اقتصادی ما و مسئولان اقتصادی ما در این دولت، بایستی در حلّ این مشکلات هماهنگ عمل کنند. یک مصداق مهم آن انسجامی که ما قبلاً عرض کردیم، اینجا است، یعنی نظرات را یکی کنند در این زمینه‌های مهمّ اقتصادی و هماهنگ عمل بشود. حالا اینکه آقای رئیس‌جمهور گفتند که معاون اوّل مسئولیّت هماهنگی دارند، این کار بسیار مهمّی است، این خیلی مهم است؛ [باید] یک هماهنگی در این زمینه‌های اقتصادی انجام بگیرد و این مأموریّت هم بخوبی ان‌شاءالله تحقّق پیدا کند.

اگر چنانچه اختلاف نظری هم هست، من مؤکّداً توصیه میکنم که آقایان اختلاف نظر را به میان مردم نیاورید، چون اختلاف نظر اقتصادی وقتی به مردم منعکس میشود، تأثیرات واقعی خودش را در محیط اقتصادی میگذارد؛ یعنی آن مشکلات توهّمی تبدیل میشود به مشکلات واقعی در بازار کار مردم و در محیط اقتصادی مردم. اگر مشکلی، اختلافی وجود دارد، در خود دولت اینها را حل کنند و به مردم منعکس نکنند.

کنترل نظام بانکی

یک نکته‌ی مهمّ دیگر در مسئله‌ی مشکلات اقتصادی ما، مسئله‌ی کنترل نظام بانکی است در خصوص مسئله‌ی خلق پول و تولید نقدینگی. آن چیزی که صاحب‌نظران اقتصادی به ما گزارش میدهند و منعکس میکنند، این است که میگویند خلق پول بایستی در نسبت با تولید انجام بگیرد؛ اگر این نسبت وجود نداشت، بایستی جلوی خلق پول گرفته بشود، جلوی تولید نقدینگی باید گرفته بشود؛ یعنی بِجِد این مسئله را اهمّیّت بدهند. اگر در این زمینه درست عمل بشود، این برکات زیادی خواهد داشت: جلوگیری از تورّم، رونق تولید، رونق اشتغال، تقویت پول ملّی و از این قبیل چیزها. این یکی از آن نکات مهمّی است که به نظر من روی آن بایستی تکیه کرد.


به نظر من دو نکته‌ در اینجا مهم است: یکی اینکه در حلّ مشکلات اقتصادی دنبال راه‌حل‌های موقّتی و مسکّن و مانند اینها نباید رفت، چون اینها گاهی اوقات مشکل را افزایش میدهد؛ این مسکّنها و علاجهای موقّت، گاهی مشکل را اضافه میکند؛ باید برای رفع این چالشها به راه‌حل‌های اساسی پرداخت و شروع کرد به امید خدا، با توکّل به خدا و با صحّت عمل، با گامهای محکم ان‌شاءالله پیش رفت. نکته‌ی بعد هم این است که حلّ این مشکلات اقتصادی را موکول به رفع تحریمها نکنید؛ رفع تحریمها در اختیار ما و شما نیست، در اختیار دیگران است. برنامه‌ریزی برای رفع مشکلات را با فرض وجود تحریم انجام بدهید و برنامه‌ریزی کنید که ان‌شاءالله بتوان این کار را پیش برد. اینها با همّت و تدبیر خود شما و با کار جهادی خود شما بایستی ان‌شاءالله حل بشود، و حل هم خواهد شد.

توجه دولت به فرهنگ ورسانه

در مسئله‌ی فرهنگ و رسانه، به گمان بنده، ساختار فرهنگی کشور نیاز به یک بازسازی انقلابی دارد. ما مشکل داریم در ساختار فرهنگی کشور؛ و یک حرکت انقلابی لازم است. البتّه «حرکت انقلابی» یعنی خردمندانه و عاقلانه. معنای «انقلابی بودن» بی‌هوا حرکت کردن و بی‌حساب حرکت کردن نیست. [حرکت] انقلابی باید باشد، بنیانی باید حرکت بشود، در عین حال برخاسته‌ی از اندیشه و حکمت باشد. فرهنگ واقعاً زیربنا است؛ خیلی از این خطاهایی که ما در بخشهای مختلف انجام میدهیم، ناشی از فرهنگ حاکم بر ذهن ما است. اگر ما اسراف داریم، اگر ما تقلید کورکورانه داریم، اگر ما سبک زندگی غلط داریم، اینها ناشی از مشکلات فرهنگی است؛ فرهنگِ حاکم بر ذهنها است که در عمل، این مشکلات را به وجود می‌آورد.

زندگی‌های تقلیدی، زندگی‌های تجمّلاتی و اشرافیگری، غالباً منشأ و ریشه‌ی فرهنگی دارد. در واقع نرم‌افزار این حوادث، فرهنگ کشور و فرهنگ حاکم غلط و انحرافی‌ای است که بر بعضی ذهنها مسلّط است.
 ابزارهای فرهنگی از [قبیل] سینما و هنر و رسانه‌های صوتی و تصویری و امثال اینها را بایستی شکوفا کنید؛ مطبوعات و کتاب و امثال اینها ابزارهای فرهنگی هستند، باید به معنای واقعی کلمه اینها شکوفا بشوند. خب امروز بحمداللّه یک لشکر عظیمی از جوانهای علاقه‌مند به مسائل فرهنگی مشغول کارند، وجود دارند و تلاش میکنند و کار میکنند.

استفاده از جوانان در فرهنگ و رسانه

اگر دولتها و بخشهای فرهنگی دولت به این مجموعه‌های جوان و علاقه‌مند کمک بکنند، قطعاً کارهای بزرگی انجام خواهد گرفت و قدمهای خلّاقانه‌ای برمیدارند؛ صدها طرح ابتکاری در این زمینه وجود دارد در اختیار این جوانها، که گاهی اوقات که مثلاً انسان یک تماسهایی با جوانها دارد، میبیند کارهای بزرگی اینها میتوانند انجام بدهند و به ذهنشان می‌آید؛ خب امکانات میخواهند و امکانات در اختیار دولت است؛ بایستی حمایت هوشمند انجام بگیرد. استعدادها را کشف کنید، از آنها حمایت کنید، آزادی‌شان را تأمین کنید؛ البتّه آزادی در چارچوب اصول قانون.


با فساد اخلاقی و فساد در زمینه‌ی فرهنگ هم بی‌رودربایستی مقابله کنید و مبارزه کنید؛ یعنی واقعاً این جوری باید برخورد بشود. راه اصلی مواجهه و مقابله‌ی با جنگ نرم دشمن هم همین است که ما از حرکت صحیح در زمینه‌ی فرهنگ حمایت کنیم و آن را تشویق کنیم، [از آن] تقدیر کنیم و در مقابل حرکتهای غلط بِایستیم. و عرصه‌ی رسانه و فرهنگ، از یک طرف، یک دانشگاه بزرگی میتواند باشد و هست، و از طرفِ دیگر یک آوردگاه صلاح و فساد است، آوردگاه حق و باطل است و عرصه‌ی جنگ فرهنگی با کسانی است که فرهنگشان ایجاد فساد در دنیا است؛ از این دو جهت باید نگاه کرد به آن.

دولت ها و سیاست خارجی

سیاست خارجی خیلی مهم است، در مسائل کشور خیلی تأثیرگذار است. باید تحرّک ما در عرصه‌ی دیپلماسی افزایش پیدا کند و مضاعف بشود. بایستی در دیپلماسی، جنبه‌ی اقتصادی تقویت بشود؛ دیپلماسی اقتصادی یک چیز بسیار مهمّی است. امروز انسان مشاهده میکند که خیلی از کشورها وزیرخارجه هم دارند امّا خود رئیس‌جمهور در زمینه‌ی مسئله‌ی اقتصادی با کشورهای مختلف یا با فلان کشور خاص، بخصوص وارد میشود و [مسئله را] دنبال میکند؛ یعنی ارتباط با کشورهای مختلف در زمینه‌ی اقتصادی خیلی مهم است. این جنبه‌ی اقتصادی دیپلماسی را بایستی تقویت کرد.

و خب تجارت خارجی خیلی مهم است، به طور ویژه با همسایگان. ما چهارده پانزده همسایه داریم که یک جمعیّت عظیمی را تشکیل میدهند، بازار وسیعی را به وجود می‌آورند لکن به اینها منحصر نباید بود و [ارتباط با] دیگرِ کشورها هم همین جور است؛ حدود دویست و خرده‌ای کشور در دنیا هست؛ ما بنا نداریم با تعداد خیلی معدودی، با یکی دو کشور ارتباط داشته باشیم، با بعضی‌ها هم امکانش شاید نیست امّا با اکثر اینها امکان ارتباطات خوب و روان وجود دارد؛ تلاش لازم است.

خلط نکردن دیپلماسی و مسله هسته ای

دیپلماسی را تحت تأثیر مسئله‌ی هسته‌ای هم نباید قرار داد؛ یعنی این جور نباشد که دیپلماسیِ کشور متّصل به قضیّه‌ی هسته‌ای باشد؛ نه، قضیّه‌ی هسته‌ای یک قضیّه‌ی جداگانه‌ای است که آن را بایستی به یک شکل مناسب و شایسته‌ی کشور حل کنند، امّا دایره‌ی دیپلماسی خیلی وسیع‌تر است. در قضیّه‌ی هسته‌ای، آمریکایی‌ها انصافاً وقاحت را از حد گذرانده‌اند؛ واقعاً وقاحت را از حد گذرانده‌اند: جلوی چشم همه از برجام خارج شدند، حالا جوری حرف میزنند انگاری که ایران از برجام خارج شده، و جوری طلبکاری میکنند که انگار ما تعهّدات را به هم زده‌ایم! مدّتها در مقابل این حرکت آمریکایی‌ها هیچ حرکتی از طرف ایران انجام نگرفت؛ بعد از گذشت مدّتی، با اعلام، با توجّه، برخی از تعهّدات کنار گذاشته شد؛ برخی، نه همه. آنها به تعهّدشان عمل نکردند.

کشورهای اروپاییِ همراه با آمریکا هم همین جور؛ آنها هم از لحاظ عهدشکنی و بداخلاقی کمتر از آمریکا نیستند؛ آنها هم مثل آمریکایند لکن در مقام زبان‌بازی و حرف زدن طلبکارند؛ همیشه طلبکارند. گویا این ما بودیم که مدّتها مذاکره را به مسخره گرفتیم و تعهّداتمان را زیر پا گذاشتیم و عمل نکردیم؛ این کاری است که آنها کردند. و دولت کنونی آمریکا هم هیچ فرقی با دولت قبلی ندارد؛ یعنی همین چیزی که الان اینها در زمینه‌ی مسائل هسته‌ای از ایران مطالبه میکنند، همان چیزی است که ترامپ مطالبه میکرد، که آن روز مسئولین بالای دولتی میگفتند که امکان ندارد، عاقلانه نیست و مانند اینها. امروز اینها همان را میخواهند؛ هیچ تفاوتی نکرده. او با یک زبان میگفت، اینها با یک زبان دیگری میگویند. باید به اینها توجّه کرد.

رابطه ایران با افغانستان

انصافاً آمریکا در پشت صحنه‌ی دیپلماسی، یک گرگ درنده است؛ ظاهر، دیپلماسی است و لبخند و حرف زدن و حرفهای گاهی اوقات حق‌به‌جانب ادا کردن، امّا باطن قضیّه‌ یک گرگ، یک گرگ وحشیِ درنده که در خیلی از جاهای دنیا انسان مشاهده میکند؛ البتّه گاهی گرگ، گاهی روباهِ حیله‌گر؛ به شکلهای مختلف درمی‌آید.

یک مظهرش امروز وضعیّت افغانستان است. افغانستان کشور برادر ما است؛ هم‌زبان، هم‌دین، از لحاظ فرهنگی هم‌فرهنگ؛ و واقعاً مشکلات افغانستان و مصیبت‌های افغانستان انسان را بشدّت متأثّر میکند. این حوادثی که دارد پی‌درپی پیش می‌آید، این حادثه‌ی روز پنج‌شنبه این کشتارها، این مشکلات، این سختی‌هایی که اینها میکشند، اینها کار آمریکا است. بیست سال آمدند افغانستان را اشغال کردند و در این بیست سال انواع و اقسام ظلمها را به افغانها کردند؛ مجلس عزایشان را، مجلس عروسی‌شان را بمباران کردند، جوانهایشان را کشتند، عناصر فراوانی از اینها را بی‌جهت به زندانهای گوناگون انداختند، ده‌ها برابر -چندده برابر- تولید موادّ مخدّر را در افغانستان افزایش دادند؛

یک قدم هم برای پیشرفت افغانستان برنداشتند؛ یعنی افغانستان امروز از لحاظ پیشرفتهای مدنی و پیشرفتهای عمرانی و مانند اینها از آن زمان اگر عقب‌تر نباشد جلوتر نیست؛ یعنی هیچ کار نکردند. حالا هم که دارند میروند با این فضاحت [همراه است]؛ وضع فرودگاه کابل، این اجتماع مردم و این مشکل. آن کسانی از افغانها را که میبرند -آن کسانی که در این سالهای طولانی به‌اصطلاح با اینها همکاری میکردند- و میخواهند از افغانستان خارج کنند، گزارشهایی وجود دارد که وضع آنجایی که اینها را میبرند از افغانستان بدتر است؛ مشکلات فراوان در آن مراکزی که اینها را دارند آنجا اسکان میدهند [وجود دارد]؛ این وضع آمریکا است.


ما طرف‌دار ملّت افغانیم؛ دولتها می‌آیند و میروند. دولتها می‌آیند و میروند، آن که باقی میماند ملّت افغانستان است؛ نوع رابطه‌ی ما با دولتها هم به نوع رابطه‌ی آنها با ماست.

منبع: khamenei.ir، www.iribnews.ir، hawzah.net.


درباره‌ی Zahra

حتما ببینید

شورای نگهبان

می گیم مردم سالاری پس شورای نگهبان چرا؟

شورای نگهبان آن چیزهایی را که باید داشته باشند تجربه، دانش و قدرت تشخیص است. معمولا انسان وقتی سنش بیشتر می شود تجربه و دانش و قدرت تشخیصاش بیشتر می شود. اما شورای نگهبان که یک نهاد اجرایی نیست که بخواهد جوان باشند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *