امام خمینی(ره) در واکنش به این حادثه خونین و برای نشان دادن مظلومیت ملت ایران، آلسعود را جهت تصدی امور کعبه و حج بیلیاقت دانست و در پیامی که دهم مرداد 1366 مصادف با هفتم ذیحجه 1407 هجری قمری خطاب به نماینده خود و سرپرست حجاج ایرانی صادر کرد، اعلام کرد: «آنها به دست خود اسباب افتضاح و رسوایی خود را فراهم کردند… ما اگر میخواستیم به جهان اسلام ثابت کنیم که کعبهداران کنونی لیاقت میزبانی سربازان و مهمانان خدا را ندارند و جز تأمین آمریکا و اسرائیل و تقدیم منافع کشورشان به آنها کاری از دستشان برنمیآید، به این خوبی نمیتوانستیم بیان کنیم… و به این اندازه که کارگزاران بیاراده حاکمیت سعودی در این قساوت و بیرحمی عمل کردند، موفق نمیشدیم.»
مراسم حج سال 66، یکی از صفحات کتاب پر جنایت آلسعود است که در آن کشتار بیش از 270 نفر از شهروندان ایرانی که برای حضور در مراسم «برائت از مشرکین» شرکت کرده بودند را رقم میزند. روز ششم ذیالحجه سال 1407 (مصادف با روز نهم مردادماه 1366 شمسی) یادآور مراسم «برائت از مشرکین» زائران ایرانی خانه خدا و کشتار حجاج مظلوم ایرانی در مکه به دست حکام آل سعود است. مکان و زمانی که خون ریختن در آن حرام است و این حرمت تا جایی اهمیت دارد که اعراب جاهلیت احترام این مکان و زمان را نگه داشتند اما این حرمت توسط عوامل سعودی شکسته شد. در این فاجعه حتی به زنان و جانبازان هم رحم نکردند، بهطوریکه نیمی از کشتهشدگان زنان بودند.
نکته دردناک آنجاست که بسیاری از آمار شهدا مربوط به روزهای پس از حادثه است که مأموران سعودی اجازه مداوای مجروحین حادثه را در بیمارستانها ندادند و برخی از مجروحین که جراحات حاد داشتند، پس از تحمل رنج و درد بسیار و در حالیکه امکان مداوای آنها بود، به شهادت رسیدند.
جمعه خونین مکه و حجاج در چنگال آل سعود
روزهای نخستین مرداد یادآور «جمعه خونین مکه» است. روز جمعه، ششم ذیحجه سال 1407 هجری قمری مصادف با 9 نهم مرداد 1366 یادآور کشتار خونین انسانهایی است که به جرم برائت از مشرکین به شهادت رسیدند وعوامل استکبار صفحه سیاه دیگری را در تاریخ بهجا گذاشتند.
عنوان برائت از مشرکان در آیات متعدد قرآن و در سورههایی مثل نساء، انعام، یونس، حجر، قصص، روم، فصلت، توبه، بینه و احزاب آمده و این عمل ریشه در سنت ابراهیمی دارد. برابر با مفاد آیات سوره ممتحنه برای اولینبار حضرت ابراهیم بیزاری خود را از مشرکان و بتهایی که مورد پرستش قرار میدادند اعلام کرد.
در تاریخ اسلام هم زمانی که مکه از سوی مسلمانان فتح شد، برخی مشرکان پیمان عدم تعرضی را که میان آنان و رسول اکرم(ص) بسته شد نقض کردند. پس از این واقعه بود که سوره برائت نازل شد و حضرت علیبن ابیطالب(ع) به دستور پیغمبر، این آیات را در مراسم حج سال نهم هجری برای حاضران خواندند.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، امام خمینی(ره) به استناد این سیره علوی طی پیامی، موقعیت خطیر جهان اسلام را متذکر شد و از حجاج بیتالله الحرام خواست در این همایش بزرگ مسائل و مشکلات جهان اسلام را بازگو کنند.
برائت از مشرکین
از آن پس بود که مراسم برائت از مشرکان از سوی زائران ایرانی همه ساله و پیش از شروع مراسم حج برگزار میشد. زائرانی از ایران و دیگر کشورها طی این سالها ضمن برگزاری راهپیمایی آرام و سردادن شعارهایی علیه آمریکا و اسرائیل بهعنوان مسببان اصلی تیرهروزیهای مسلمانان جهان از محل استقرار خود حرکت میکردند و آرام به محل معینی که از قبل تعیین شده بود میآمدند و بعد از سخنرانی مدعوین و قرائت بیانیه مراسم، بدون کوچکترین تنشی به محل استقرار خود برمیگشتند.
این روال تا سال 66 ادامه داشت. در عین حال اختلاف نگاه سیاسی و مذهبی موجود میان ایران و عربستان، برگزاری مراسم را با واکنشهایی مواجه کرده بود. انقلاب اسلامی با شعار برابری و مبارزه با استعمار و استبداد و مخالفت با سلطه آمریکا و نفوذ صهیونیسم در خاورمیانه به پیروزی رسیده بود. بسیاری از کشورهای حاشیه خلیجفارس با وجود اینکه در دوران پهلوی همواره از این رژیم بهعنوان رقیبی سرسخت در منطقه یاد میکردند اما بعد از جایگزینی نظام جمهوری اسلامی ایران به جای نظام قبلی، بیش از گذشته احساس ترس و خطر میکردند. شعارهای انقلابی که از سوی رهبر انقلاب و کارگزاران نظام سر داده میشد، باعث ترس و دلهره زمامداران عرب منطقه و شیوخ حاکم کشورهای حاشیهای خلیجفارس شده بود.
با گسترش فرهنگ و مبانی انقلاب اسلامی، نسیم دگرگونیها در منطقه وزیدن گرفت و برخی صداهای مخالف که خواهان تغییر بودند در برخی کشورهای عربی به گوش میرسید. این پدیده البته با واکنشهای تند زمامداران عرب همراه بود. از همان زمان که بحث اعلام برائت از مشرکان با استفاده از مراسم حج از سوی امام(ره) مطرح شد، سازهای مخالف نواخته شد و برخی علمای سلفی هم برای اینکه مراسم را بهلحاظ دینی کماعتبار کنند به بحث و بررسی درباره مبانی علمی و فقهی فتوای امام(ره) پرداختند.
و اما مرداد 1366
این روال با همه افت و خیزهایی که داشت هر سال، ششم ذیحجه برگزار میشد. گرچه تا آن موقع، زائران ایرانی از آزار و اذیت ماموران سعودی در امان نبودند و اخباری مبنی بر دستگیری و ایجاد مزاحمت برای زوار ایرانی به جرم سردادن شعارهای ضد آمریکایی و ضد اسرائیلی در طول مراسم حج منتشر میشد، اما همه این اتفاقات ششم ذیحجه 1407 برابر با نهم مرداد 1366 رنگ و چهرهای تازه یافت. در این سال دولت عربستان سعودی تدارک تازهای برای برخورد با زائران ایرانی در نظر گرفته بود.
برخورد سعودیها در ساعات مانده به برگزاری مراسم شکل جدید پیدا کرده بود و نشانهها حاکی از این بود که مراسم برائت از مشرکان امسال با سالهای گذشته فرق دارد. روز قبل از مراسم بهداریهای مکه از پذیرش بیماران ایرانی خودداری کردند. آرایش پلیس عربستان سعودی بهگونهای بود که گویی آماده برخورد با برگزارکنندگان تجمعات اعتراضی است.
برنامه راهپیمایی ساعت 16 و 30 دقیقه شروع شد. زائران ایرانی و خارجی با پلاکاردهایی که مضامین ضد آمریکایی و اسرائیلی داشت به سمت محل معین حرکت میکردند و آرام شعار میدادند. بعد از رسیدن راهپیمایان به محل مورد نظر، ابتدا پیام امام(ره) به کنگره حج خوانده شد و سپس سخنرانی نماینده امام شروع شد. ساعت 18 و 10 دقیقه که سخنرانی در حال اتمام بود، زائران به آرامی برای مراجعه به محل استقرار خود بهسوی سهراهی شعب ابوطالب در حال حرکت بودند.
18 و 40 دقیقه پایان مراسم اعلام و بیمقدمه حمله نیروهای پلیس به تجمعکنندگان شروع شد. پلیس سعودی باتون به دست، حجاج را مورد حمله قرار داد. از ساختمانهای اطراف هم سنگ و آجر به سمت حجاج پرتاب میشد. کمی بعد پلیس سعودی با گازهای سمی و خفهکننده و شلیک رگبار، زائران را مورد هدف قرار داد.
حجاج ایرانی را با چه وسایلی به شهادت رساندند
مزدوران آل سعود برای قتلعام و ضرب و جرح زائران خانه خدا از هر وسیله ممکن استفاده کردهاند، وسائل بهکار رفته نشاندهنده دو حقیقت است:
اولا: انسجام و هماهنگی قبلی برای مقابله با حجاج ایرانی و غیر ایرانی
ثانیا: بیانگر عمق کینه و عدوات نسبت به منادیان توحید
انواع وسائلی که از آنها استفاده شده است، بهشرح زیر میباشد:
1- سنگ
2- قطعات بزرگ و کوچک شیشه
3- لوازم مستعمل مانند کولر و اجاق گاز
4- سطلهای پر از شن و ماسه
5- آب جوش
6- قطعات بزرگ یخ
7- شلاق
8- چوبهای میخدار
9- شیشههای نوشابه
10-قطعات سنگ بتون
11- چماق
12- باطوم چوبی و الکتریکی
13-میلههای آهنی
14-کپسولهای آتشنشانی
15-گاز آشکآور
16– گازهای سمی
17-گاز خفهکننده
18- گاز اعصاب
19-گلولههای ساچمهای و انفجاری
20- تفنگهای دوربیندار
21- مسلسل و انواع سلاحهای سبک دستی
22-نارنجک دستی
23- بمبهای آتشزا
و اما ادامه دشمنی و کشتار حجاج در حادثه منا سال 1394
حادثه منا و جان باختن حاجیان ایرانی در حال عبادت و با لبان تشنه و در زیر آفتاب سوزان، حادثهای عمیقاً غمانگیز و فراموشنشدنی است، البته این حادثه ابعاد گوناگون و روشنگری از لحاظ سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و دینی دارد که این ابعاد نباید فراموش شوند.
مواجه شدن خانوادهها با خبر درگذشت عزیزانشان و بازگشت جنازههای آنان بسیار سخت و دشوار بود اما در مقابل این مصیبت، توجه به این واقعیت که آن عزیزان همچون شهدا در سایه مغفرت، رحمت و نعمت الهی هستند می تواند مایه تسلّی و آرامش باشد.
شهادت حدود ۷ هزار تن از زائران خانه خدا در حادثه منا این انتقاد جدی را مطرح کردند که چرا کشورها و دولت ها به این حادثه سنگین و تأثربار، عکس العملی نشان ندادند؟
سکوت دولت ها و حتی علما، فعالان سیاسی، روشنفکران و نخبگان جهان اسلام در قبال شهادت ۷ هزار زائر بیگناه را، «بلای بزرگ امت اسلامی» است. حساس نبودن در قبال مسائلی نظیر حادثه سخت و جانکاه منا، مصیبت واقعی جهان اسلام است.
دیدار رهبر انقلاب با خانواده های حاجیان حادثه منا
خودداری حکام سعودی از یک عذرخواهی زبانی را اوج وقاحت و بی شرمی آنان را می رساند. حتی اگر تعمدی در کار نبوده باشد، این همه بی تدبیری و بیکفایتی برای یک مجموعه حاکمیتی و سیاسی، جرم محسوب می شود.
وقتی یک رژیم، حتی از اداره میهمانان خدا که برای او درآمدزا نیز هستند عاجز می ماند، چه تضمینی وجود دارد که در اوقات مشابه، حوادث مشابه منا روی ندهد؟
ملت ایران شجاعانه در مقابل جهالت و گمراهی آل سعود ایستاده و مواضع قرآنی و بر حق خود را، با افتخار و صریح بیان می کند و ملت ها و کشورهای دیگر نیز باید شجاعانه، گریبان سعودی ها را بگیرند.
بی کفایتی سعودی ها و ناامنی تحمیل شده از سوی آنان بر حجاج خانه خدا، حقیقتاً نشان داد این حکومت، لایق اداره حرمین شریفین نیست که این واقعیت باید در جهان اسلام ترویج شود و جا بیفتد.
تلاش دستگاه های تبلیغاتی وابسته برای القای جنایت منا به عنوان نمونه ای از اختلاف و درگیری «شیعه و سنی» یا «عرب و غیرعرب»؛حامیان تبلیغاتی حکام سعودی در حالی این دروغ محض را تکرار می کنند که اکثرِ ۷ هزار شهید منا، از جمله تعداد زیادی از شهدای ایرانی، اهل سنت هستند.
بُعد دیگر حادثه منا سکوت مرگبار مدعیان حقوق بشر
جنجال سیاسی – تبلیغاتی سازمان های مدعی دفاع از حقوق بشر در قبال اجرای احکام قضایی در برخی کشورها،
سکوت محض در قبال کوتاهی یک حکومت در ادای وظایفش و جان باختن ۷ هزار انسان مظلوم و بیگناه،
هویت دروغین مدعیان جهانی حقوق بشر را آشکار شد و کسانی که به مجامع و سازمانهای بین المللی امید بسته اند،
باید از این واقعیت تلخ درس بگیرند.
تشکیل یک هیأت حقیقت یاب را از جمله کارهای واجب و ضروری کشورهای اسلامی و مدعیان حقوق بشر است.
آل سعود اگر به ادعای بی تقصیری خود در حادثه منا مطمئن است، دهان ها را با پول نبندد و بگذارد هیأت حقیقت یاب،
مسئله را از نزدیک دنبال کند.
حامیان رژیم سعودی را شریک جنایات این رژیم در فاجعه منا هستند. رژیم بی شرم سعودی به پشتوانه همراهی امریکا،
وقیحانه در مقابل مسلمانان ایستاده و در یمن، سوریه، عراق و بحرین خونریزی می کند، بنابراین امریکا و دیگر حامیان ریاض
در جرم و جنایات سعودی ها شریکند.
آل سعود و تروریست های جلادِ ساخته و پرداخته دست آنان در یمن و سوریه و عراق، مردم عرب را به خاک و خون می کشند، بنابراین بر خلاف تبلیغات خباثت آلود غربیها، سعودی ها حامی مردم عرب نیز نیستند و ماجرای مِنا ربطی به درگیری ساختگی و رسانهای عرب و غیرعرب ندارد.
واقعیت ماجرا این است که سعودی های منفور، یک گروه در درون جهان اسلام هستند که برخی از آنها
دانسته و برخی نادانسته به دشمنی با مسلمانان مشغولند و جهان اسلام باید با ایستادگی در مقابل آنان،
از اربابان سعودیها یعنی امریکا و انگلیس خبیث اعلام برائت و بیزاری کند.
منبع:Leader.ir،tasnim.ir.