خبرنگاری و ماندگاری لحظه ها

خبرنگار
خبرنگار

نظر حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره خبرنگاری و مطبوعات:

«اگر زحمات شما [خبرنگارها] نباشد، این لحظه‌ها هرگز ماندگار نمی‌شود… شما آن را حفظ می‌کنید و در اختیار افکار مردم قرار می‌دهید. بدون این دوربین‌ها، قلم‌ها و دلسوزی‌های شما برای تهیه و تنظیم اخبار و مطالب، این کارهای ما مثل یک چیزهای تثبیت نشده است.» 

نوشتن، یک عمل هنرى است. هرچه می‌توانید، ظرافت‌ها و زیبایی‌هاى ادبى و نگارشى را در نوشته‌ خبر به کار ببرید. یک متن زیبا و درعین‌حال آسان درست کنید. متن معضل و معوج و پیچ‌وخمدار و مخصوص خواص فایده‌اى ندارد.

اهمیت کار خبرنگار

ملّت‌ها کار شما را تعقیب می‌کنند، ملّت‌ها به دنبال خبر اجتماعات شما، خبر نماز جمعه ى شما، خبر انتخابات شما و خبر مسائل داخلى شما هستند.

کار خبر، همان اهمیت و ظرافت و دشواری و حجم بالای کار را دارد و آنچه که ما امروز از کار خبری و سیاسی در صدا و سیمای جمهوری اسلامی مشاهده می کنیم، کار عظیمی است و پشت آن گزارشی که از سیما یا صدا به ما ارایه می شود، تلاش فراوان و فکر پخته و منسجم و سنجیده‌یی وجود دارد.

خبر، یک کار چند جانبه است. اولاً، یک عمل سیاسی است. یعنی همین خبری که شما مینشینید و در آن بخش مربوط، تنظیم و اجرا میکنید، یک عمل سیاسی است. این‌که ما دقت کنیم، کدام خبر را خواهیم گفت، کدام را برجسته خواهیم کرد، کدام را بکلی نخواهیم گفت، کدام عبارت را برای یک حادثه انتخاب خواهیم کرد که فلان برداشت خاص را به ذهن مخاطب منعکس بکند، از کدام تعبیر اجتناب خواهیم ورزید، یک عمل سیاسی است.

امروز در سطح عالم، یکی از مهمترین اقلام کار سیاسی که اقطاب سیاسی عالم انجام میدهند، همین خبردهی است.

اگر بگوییم که امروز نفوذ و اقتدار سیاسی در دنیا، روی سه پایه استوار است: اول، ثروت و امکانات پولی و مالی؛ دوم، تواناییهای علمی و تکنولوژیکی؛ سومیش، قطعاً تواناییهای خبری و سلطه‌ی خبری است. اگر امریکا همین ثروت و پیشرفت علمی فعلی را داشته باشد؛ اما ایستگاههای خبری از او گرفته بشود، نفوذش چه‌قدر خواهد شد؟ یک سوم کم خواهد شد؟ یقیناً بیشتر از یکسوم در دنیا کم خواهد شد.

خبرنگار سلاح اسلام

خبر
خبر

شما خبرنگاران سلاحی در دست اسلام هستید و اسلام از شما منتفع است؛ یعنی شما سرباز همین جناح عظیم اسلامی هستید. شما باید در همه‌ی شعاع گسترش این خبر و این موج صدا، بخصوص درداخل مرزهای خودمان، جاذبه داشته باشید. این را یک اصل بدانید و در جهت ایجاد جاذبه، کوشش کنید. اصل این است که هر وقت خبر و تفسیر سیاسی و سخن هفته و همین برنامه‌هایی که اسم آوردند، پخش میشود، مستمع شما در هرجا که هست، به سمت رادیو و تلویزیون بشتابد، تا سخن شما را بشنود.

بُعد دوم کار شما، کار هنری است. شما هنرمندید؛ یعنی کار شما دقیقاً یک کار هنری است. این متن بایستی طوری تنظیم بشود و به‌گونه‌یی ارایه گردد و خوانده بشود که جاذبه داشته‌باشد. از چیزهایی که جاذبه را از بین می‌برد، غلطخوانی است. غلطخوانی، دو گونه است: یکی غلطخوانىِ متن صحیح است، یکی هم تنظیم متنِ غلط است؛

یعنی صحیح‌خوانی متن غلط. غلطخوانىِ متن صحیح این است که شما مثلاً کلمه‌یی را بد بخوانید. فرضاً آن برادرانی که گوینده هستند، عبارات فارسی را غلط بخوانند، یا مثلاً عبارات عربی را درست تلفظ نکنند. غلطخوانی، یکی از چیزهای ضد جاذبه است. غلط تنظیم کردن هم همین‌طور است. رُندترین و رایجترین سخن یک رسانه، خبر آن است؛ بنابراین نباید غلط باشد. هنرمندانه سخن بگویید.


خصوصیات خبر

خبرنگاری و زیبایی
خبرنگاری و زیبایی

وقتی شما به عنوان خبرنگار که صحبت میکنید، با مستمعتان حرف بزنید. بدانید که یکی حرف شما را گوش میکند. با او مثل کسی که تفاهم میکند، حرف بزنید. این، غیر از آن است که مثلاً متنی را در مقابل دیواری میخواند. این‌طوری نباشد. کارِ هنرمندانه بکنید. خواندن، یک عمل هنری است. نوشتن، یک عمل هنری است. هرچه می توانید، ظرافتها و زیباییهای ادبی و نگارشی را در نوشته‌ی خبر به کار ببرید. یک متن زیبا و درعین‌حال آسان درست کنید. متن معضل و معوج و پیچ‌وخم‌دار و مخصوص خواص، فایده‌یی ندارد.

خبر بایستى در نهایت زیبایى و گستردگى باشد؛ یعنى همه بفهمند. پیرزن بیسوادى هم که در خانه نشسته، وقتى رادیو یا تلویزیون خود را باز کرد، بفهمد شما به او چه می‌گویید؛ این کارِ هنرى است و تمرین لازم دارد. اصلاً عدّه‌ای بنشینند این کار را تمرین کنند. عدّه‌اى باشند که وقتى خبرى تنظیم میشود، آن را ممیّزى کنند. همه‌ی خبرها اینطور نیست که آناً به دستتان برسد. البتّه من بخش سردبیرى خبر را که آقایان دور میز می‌نشینند و خبر را تنظیم میکنند، دیده‌ام. تنظیم خبر نباید با عجله انجام شود؛ باید فرصتى باشد و کسانى بنشینند این را_ بخصوص در تفسیرها_ دقّت کنند.

گستردگی خبر و خوراک دهی خبرنگار

یک جهت دیگر برای جاذبه این است که مثل یک حزب، خوراک فکری لازم را به ذهنهای مردم برسانید. جامعه‌ی ما، یک جامعه‌ی بیحزب است. در حقیقت، حزب یک کانال‌کشی برای رساندن خوراک فکری لازم به ذهنهای عده‌یی از مردم است که در حزبند. ما این را در جامعه‌مان نداریم؛ یک خلأ است. این خلأ را شما باید پُر کنید. نه این‌که شما حزب درست کنید؛ حزب همین است.

ما حزبی به نام تلویزیون و رادیو داریم که در هر خانه‌یی هم شعبه‌یی دارد. سعی کنید خوراک فکری سیاسی مردم را در هر هفته، بلکه در هر روز، به همین منظور و با همین توجه که عده‌یی را میخواهید از لحاظ سیاسی تجهیز و توجیه کنید، بدهید یا برسانید.

خبر، فقط این نیست که اتفاقی در دنیا افتاده و حالا باید آن را بگوییم. نه، خیلی از خبرها اصلاً ارزش این را ندارد که گفته بشود. بعضی از خبرها اصلاً مضر است. یک حالت روشنفکری خام وجود دارد که معتقد است همه چیز را باید به مردم گفت.

چه‌طور هر چیزی را باید به مردم گفت؟ آیا در خانه‌ی شما، هر اتفاقی که برایتان بیفتد، به بچه‌تان میگویید؟ باید گفت، یا نباید گفت؟ چرا شما همه‌ی خبرهای داخل خانه‌تان را به بچه‌تان نمیگویید؟ چون بعضی از خبرها برای او مضر است و یا اصلاً جالب نیست.

بعضی از خبرهای دنیا، برای مردم ما اصلاً جالب نیست. حالا دانستند، دانستند؛ ندانستند، ندانستند. طبیعتاً این خبرها حذف میشود. بعضی از خبرها، اصلاً مضر است. حادثه‌یی را در جایی درست میکنند و میلیونها و میلیاردها دلار خرج میکنند، تا آن را به گوش ما برسانند. آنگاه ما بیاییم، همین حادثه را از طریق رسانه‌های گروهی خودمان، به گوش مردممان برسانیم! آیا این عاقلانه است؟!

آن چیزی که دشمن درست کرده و میلیاردها دلار خرجش میکند، تا به گوش ما برساند، ما حتّی جلویش را هم میگیریم و اگر بخواهد برساند، ما پارازیت هم پخش میکنیم که پخش نشود؛ ولی چه داعییی داریم که ما آن خبرها را بدهیم؟ پس ببینید، هر خبری گفتنی نیست. ممکن است اکثریت خبرها گفتنی باشد؛ اما گاهی ممکن است، حتّی اکثریت هم نباشد.

افزایش قدرت تحلیل مردم توسط خبرنگار

خبرنگار_اهمیت آن
خبرنگار_اهمیت خبر

این خبری که شما میخواهید بدهید و این تحلیل و تفسیری که میخواهید ارایه کنید، باید با آن زبانی تنظیم شود که فراغ و خلأ ذهنی مردم ما را پُر کند. یعنی تا کسی پیچ رادیو را باز کرد، یک خط فکری از شما دریافت کند. این کار، چیز بسیار مثبت و خوبی است؛ منتها همیشه با هدف گسترده‌نگری مردم انجام شود. یعنی یادتان باشد که یکی از هدفهای ما این است که ذهن مردم باز باشد.

البته سیاستهای ما، با سیاستهای جوامع سوسیالیستی گذشته، تفاوت دارد. آنها تمام اخبار و حوادث را کانالیزه میکردند و حتّی دروغ به مردم تحویل میدادند. من شنیده بودم و بعد هم خودم دیدم که رادیوهای دایر بین مردم طوری بود که رادیوهای بیگانه را نمیگرفت؛ یعنی گیرنده‌ها را دستکاری میکردند که کسی نتواند جاهای دیگر را بگیرد!

ما این‌طوری فکر نمیکنیم. ما مایلیم که مردم گسترده فکر کنند. با اطلاع از حوادث عالم است که مردم در مقابل بسیاری از بددلیها و توطئه‌های ذهنی و فکری واکسینه میشوند.پس، این حرکتی که شما انجام میدهید، با توجه به اهداف جمهوری اسلامی انجام بدهید. یکی از آن اهداف، همین است که مردم ذهن پخته‌یی پیدا کنند و مهمتر این‌که قدرت تحلیل پیدا نمایند.

توصیه‌ی من به شما و همه‌ی کسانی که در کار سیاسی فعالیت میکنند، این است که همت کنید، تا مردم را دارای قدرت تحلیل بار بیاورید. اگر این کار شد، خیلی از کارها به خودی خود حل شده است. ما در خط و خطوط کار نمیکنیم. یعنی واقعاً جامعه‌ی ما، انتخاب و گزینش خبر و فعالیت یک باند علیه یک باند دیگر را برنمی تابد. خدای نکرده، اگر آن‌چنان گرایشهایی پیدا بشود، به نظام خیانت خواهد شد. خیلی مواظب باشید و با دقت و وسواس، در این جهت حرکت کنید.کار سنگینی را برعهده گرفته‌اید.

خبرنگاری در خدمت اهداف

 با گسترش دایره‌ی ارتباطاتِ این‌طوری و از طریق رادیو و تلویزیون، این وسیله در خدمت هدفها و اغراض معتبر برای هر گروه و دسته‌یی است که آن را اداره میکند. مثلاً اگر یک دستگاه استعماری در دنیا رسانه‌یی را اداره میکند، بیگمان تمام آنچه که از این رسانه صادر میشود، در خدمت آن هدف استعماری است. صدا و سیما سرمایه‌ی عظیمی است. 

صهیونیستها که امروز تقریباً بیشترین رسانه‌ها و عمده‌ترین خبرگزاریهای دنیا در دست آنهاست و شبکه‌های تلویزیونی بزرگی را در امریکا و اروپا اداره میکنند، اینها اهداف مورد نظر خودشان را طراحی و طبقه‌بندی میکنند و برنامه‌هایی که زیر نظر آنهاست، دقیقاً طبق آن اهداف شکل میگیرد؛ کارشناسهای خبری هم استخدام میکنند، برای این‌که بتوانند آن اهداف را درست اداره کنند. انسان کاری را که میخواهد بکند، همیشه نمیتواند آن را انجام بدهد؛ یا مطلبی را که در ذهنش هست، همیشه نمیتواند آن را به بهترین وجهی ادا کند؛ این یک کارِ تخصصی است؛ لذا اینها متخصصان را دعوت و استخدام میکنند که آن اهداف را تأمین نمایند.

امروز یکی از اهداف عمومی و مشترک قدرتمندان دنیا مقابله با موج اسلامگرایی است. شماها در جریان اخبار و امواج دنیا هستید؛ ملاحظه میکنید که اینها نمیگذارند از رسانه‌هاشان چیزی خارج بشود، مگر این‌که در خدمت این هدف باشد.

خبرنگار ایرانی و جهت حرکت او

اهداف خبرنگار
اهداف خبرنگار

ما در جمهوری اسلامی اهدافی داریم و ارزشهایی برای ما مطرح است. تشکیل این نظام و ادامه‌ی این نظام و مقررات این نظام بر اساس هدفهایی بوده است؛ ما نباید اجازه بدهیم که این رسانه‌ی عظیمی که امروز در دنیا تنها هم است، حتّی اندکی از جهتگیری و سمتگیری این اهداف تخطی کند.

اگر ما بازی فوتبال هم پخش میکنیم، مواظب باشیم که این بازی فوتبال در جهت ضد آن اهداف به‌کار نرود. کاملاً واضح است که بازی فوتبالی که در دنیا یا در ایران اتفاق افتاده، گزارش آن میتواند دو گونه باشد: یکطور این است که در جهت ضد هدفهای ما باشد، یکطور هم این است که در جهت ضد هدفها نباشد و احیاناً در جهت خدمت به این هدفها باشد؛

این هدفها روشن است: دینی شدن مردم، یکی از هدفهاست؛ ارتباط مستحکم مردم با نظام و مبانی اصلی نظام، یکی از هدفهاست؛ حفظ روحیه و شور انقلابی در مردم و دچار نشدن آنها به یأس و دلمردگی و سرخوردگی، یکی از این هدفهاست؛ حفظ ارتباط و اعتماد مردم به دولتی که بر سر کار است – هر دولتی که سر کار است و مورد قبول مردم و مجلس و رهبری قرار گرفته – یکی از هدفهاست.

جایگاه مطبوعات و خبرنگار

سؤالی که امروز مطرح است، این است که مطبوعات در کشور ایران و در نظام جمهوری اسلامی، کجای کارند؟ که هستند و چه هستند؟ آیا زاید و سرباری هستند؟ زینت‌المجالسی هستند؟ یا نه؛ یک عنصر حقیقی و مؤثّر و اجتناب‌ناپذیر و سازنده‌اند؟ مطبوعات برای نظام جمهوری اسلامی، یک مقوله تجمّلاتی و تشریفاتی نیست. بنابراین، افزایش آن، تنوّع آن، کیفیّت یافتن آن، و اگر خطایی دارد، تصحیح آن، جزو کارهای اساسی در این نظام است.

خصوصیت این است که نظام جمهوری اسلامی یک نظام مردمی است و کسی نمیتواند این را منکر شود. مخالفین ما هم نمیتوانند این را منکر شوند. حداکثر این است که مردم را تخطئه میکنند و میگویند «مردم نفهمیدند و با این مسؤولین و این نظام، صفا کردند.». سر و کارِ ما با مردم است؛ پس این نظام، نظامی است مردمی.

نظام مردمی، جز با آگاهی مردمْ ممکن نیست پیش برود. نظام دیکتاتوری، نظام غیر مردمی، نظام کودتایی، نظام تحمیلی که با مردم سر و کاری ندارد، دست مردم کاری ندارد، با فکر مردم سر و کاری ندارد، برایش مهم نیست که مردم بفهمند یا نفهمند. چه آن‌جا که شمشیر حاکم است و چه آن‌جا که سرمایه حاکم است – فرقی نمیکند – اگر دشمنی و مخالفتی هم با نظام شد، بالأخره سر و کارش با پول یا شمشیر است و کاری به اراده و خواست مردم ندارد. بنابراین، برای آن نظام، آگاهی مردم مهم نیست.

موضع مطبوعات

مسؤولان یاوه‌گوی رژیم گذشته، گفته بودند که «هر کس با ما مخالف است، از این مملکت بیرون برود!» برخورد نظامهای غیرمردمی با مردم، چنین است. البته گاهی، ریاکارانه، اسم مردم را می‌آورند؛ لکن تظاهر است. نظام مردمی – که مردم در بافت اصلی آن دخالت دارند – مستغنی از آگاهی مردم نیست. باید مردمش را آگاه کند؛ باید به آنها قوّت تحلیل بدهد و باید آنها را از آگاهیها و معلومات لازم و مفید و معرفتِ لازم سرشار کند.

مطبوعات یعنی مطبوعات سالم؛ نه لزوماً مطبوعاتی که طرفدار دولت باشند.مطبوعات، در هر رشته‌ای قلم بزنند – سیاسی باشند، فرهنگی باشند، اقتصادی باشند، درباره مسائل خارجی حرف بزنند، در خصوص مسائل داخلی حرف بزنند – و هر کاری که بکنند، به نفع نظام حرکت کرده‌اند. چرا؟ چون بر مایه آگاهی مردم میافزایند. موضع مطبوعات در جمهوری اسلامی، این است.

نقش رسانه

امروز رسانه‌ها در دنیا فکر، فرهنگ، رفتار و در حقیقت هویت فرهنگی انسانها را القاء میکنند و تعیین‌کننده هستند. رسانه‌ها میتوانند در بهبود وضعیت زندگی انسان مؤثر باشند؛ میتوانند در گسترش صلح و امنیت جهانی مؤثر باشند؛ میتوانند در ارتقای اخلاق و معنویت در میان انسانها مؤثر باشند و میتوانند انسانها را خوشبخت‌تر کنند؛ متقابلاً میتوانند وسیله‌ی برافروختن جنگهای خانمان‌سوز باشند؛ میتوانند عادات و آداب و رفتارهای مضر را در میان مردم رایج کنند؛ میتوانند ملتهایی را از هویت انسانی خودشان و هویت ملیشان تهی کنند و میتوانند احساس تبعیض را در انسانها زنده کنند. رسانه‌ها امروز نقش‌شان خیلی زیاد است.

اگر در سطح بین‌المللی مدیریت و برنامه‌سازی رسانه‌ای بر اساس معیارهای اخلاق، فضیلت، برابری و تکیه‌ی بر مفاهیم واقعی انسانی باشد، ملتها سود خواهند برد. اگر رسانه‌ها برنامه‌سازی و مدیریتشان بر اساس منافع کمپانیهای اقتصادی، ثروتمندان بین‌المللی، قدرتمندان تمامیت‌خواه و انحصارطلب باشد، یقیناً بشر زیان خواهد کرد.

گستردگی رسانه

رسانه و خبرنگاری
رسانه و خبرنگاری

رسانه‌ها میتوانند زمینه‌ساز گفتگوی آزاد و دوجانبه و چندجانبه‌ی بین ملتها باشند. این یکی از بزرگ‌ترین امتیازات رسانه‌های عمومی و فراگیر است. رسانه‌ها میتوانند به صورت اخلاقی و استدلالی، مفاهیم ملتها را میان یکدیگر تبادل کنند و دادوستد معنوی و اخلاقی و فرهنگی کنند؛ این مسئله‌ی بسیار ارزشمندی است. میتوانند سطح آگاهی و معرفت مردم را ارتقاء دهند. اگر رسانه‌ها در دنیا عادلانه اداره شوند، جاده‌ی رسانه‌ای، یک جاده‌ی یکطرفه نباشد، ملتها به معنای حقیقی کلمه، حرف یکدیگر را گوش کنند و مفاهیم محترم در نزد یکدیگر را بشناسند، این به نزدیکی ملتها کمک خواهد کرد.

در سیاستهای رسانه‌ای مسلط دنیا مصلحت آنها اقتضاء میکند که اسلام را با تروریست مساوی بدانند. این کار با سرعت هر چه بیشتر و با استفاده هر چه بیشتر از فناوریهای پیشرفته انجام میگیرد. مصلحت آنها اقتضاء میکند که متقابلاً امریکا را مظهر حقوق‌بشر و دمکراسی به حساب آورند. این کار به راحتی و با شیوه‌های پیچیده و بسیار پیشرفته‌ی رسانه‌ای در دنیا انجام میگیرد. دروغهای بزرگ مثل حقیقت در امواج رادیویی، تلویزیونی، اینترنتی و غیره منعکس میشود. 

اگر در مدیریت و برنامه‌سازی رسانه‌ای، دین، اخلاق و فضیلت حاکم باشد، یقیناً رسانه‌ها وضع بهتری خواهند داشت و وضع بشریت از آنچه که امروز هست، بهتر خواهد شد.

جلوگیری از فحشا در رسانه

آیت الله جوادی آملی:

علمای اخلاق همواره توصیه می کنند که با مراقبه و رعایت نکات اخلاقی مواظب باشیم تا مبادا با غفلت از اصول اخلاقی به امر اطلاع رسانی بپردازیم. بدیهی است مسئولیت کسانی که وظیفه سنگینی همچون خبرنگاری و اطلاع رسانی به مردم را به عهده دارد، بیش از دیگران است و از همین رو بزرگان اخلاق سفارش هایی را برای اصحاب رسانه دارند که علاوه بر معیارهای کلی اخلاقی است.

در مسیر اطلاع رسانی خبرنگاران می توانند استفاده کنند این است که، از اشاعه فحشا در رسانه های خود جلوگیری کنند، نوشتن نقص اشخاص در روزنامه و رسانه برای خنداندن به نوعی اشاعه فحشاست. حضرت امیر در نهج البلاغه که می فرماید «کسی که در گفتن سخنان ناپسند به مردم که باعث رنجش آن ها است پروا نکند، در مورد او چیزهایی گویند که نمی دانند» . ما موظفیم اسرار دیگران را حفظ کنیم و اگر کسی نقصی دارد و ما خواستیم امر به معروف و نهی از منکر کنیم، آرام، آهسته و مخفیانه با خود او در میان بگذاریم.

مشکل ما این است که نهی از منکر که واجب است را انجام نمی دهیم، اما غیبت و بدگویی که حرام است را انجام می دهیم. کسی که در جلسه ای نشسته و نقص دیگری را می گوید، کار حرام انجام می دهد. اگر واقعاً خیرخواه هستید و خیر او و خیر جامعه را می خواهید، آرام به خودش بگویید و هدایتش بکنید.

منبع: www.mashreghnews.ir، www.tasnimnews.com، khamenei.ir،hawzah.net.

درباره‌ی Zahra

حتما ببینید

وسواس

وسواس چیست؟

وسواس ها (یا وسواس فکری)؛ افکار، تصاویر و یا امیال ناخواسته و مزاحمی هستند که …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *