انتخابات در بیانات حجت الاسلام سید محمدحسین راجی
در طول این 40 سال همه چیز نابود شده است اگر قرار بود با رأی دادن چیزی درست و اصلاح شود در این چهل سال که مشارکت بالا بود اصلاح شده بود.
انتخابات : درست است که در کشور مشکلات زیاد است اما این به آن معنا نیست که جمهوری اسلامی در این مدت، کاری انجام نداده است. دستاوردهای جمهوری اسلامی در بسیاری از حوزه ها فوق العاده بوده است.
مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم می فرمایند:
” فاصله میان بایدها و نبایدها وجدان های آرمان خواه را عذاب داده و می دهد، اما این فاصله طی شدنی است و در طول این 40 سال در مواردی بارها و بارها طی شده است”.
یعنی یک جا قرار بوده باشیم و یک جا هستیم. این دو باهم فاصله دارد؛ در طول این 40 سال ما خیلی جاها این فاصله ها را طی کرده ایم.
ما 40 سال پیش ناامن ترین کشور دنیا بودیم. در سال 60 تا 63، ما هفده هزار شهید ترور داشتیم؛ الان امن ترین کشور دنیا در نا امن ترین نقطه منطقه هستیم. ما 40 سال پیش سیم خاردار نمی توانستیم بگیریم، سه کامیون برای ما از لوگوسلاوی سیم خاردار آوردند که پشت آذربایجان از شوروی رد بشوند، در در حالی که شوروی آن را گرفت اما الان موشک های نقطه زن ما دارد چه کار می کند؟!!
دستاوردهای ایران در طول چهل سال
فلسطینی ها با سنگ در حال جنگیدن بودند الان می بینید که موشک ها دارند چکار می کنند. در علم ما جزء 50 کشور تولید علم دنیا نبودیم الان پانزدهمین کشور در تولید علم دنیا هستیم . ما اصلا جزء کشورهایی نبودیم که 1 درصد مقالات پر استناد دارند الان 3.1 درصد مقالات پر استناد برای ما است. ما جزء 30 کشور درثبت اختراع نبودیم الان هفتمین کشور دنیا در اختراع هستیم.
بیست سال پیش بیست گروه جهادی در بم حضور پیدا کردند در زلزله اخیر 2520 گروه جهادی در صف اعزام بودند که نوبت آنها نشد.
40 سال پیش فقر ما 46 درصد بود اما در 8 سال پیش 8.1 درصد رسید (که متاسفانه در این 8 سال افزایش پیدا کرد).
امید به زندگی ما یعنی میانگین عمر افراد طبق گزارش WHO، 40 سال قبل از تمام کشورهای همسایه، شوروی و تمام کشورهای آمریکای جنوبی پایین تر بود اما الان از تمام این کشورها بالاتر هستیم. در شاخصه توسعه انسانی یعنی HDI بالاترین رشد شاخصه توسعه انسانی را در این 40 سال داشتیم.
در بحث برابری حق تحصیل دختر و پسر WEF یعنی انجمن جهانی اقتصاد می گوید ما رتبه یک دنیا در برابری حق تحصیل دختر و پسر هستیم. در دوران شاه، استالین چرچیل و روزورت به ایران می آیند بدون اینکه به شاه خبر بدهند اما نماینده ویژه ترامپ شینزو آ به ایران می آید رهبری حتی نامه ی او را نمی گیرد.
ارتباط رأی دادن با امنیت
امنیت، دلیل ترور حاج قاسم و اعلام علنی آن این است که دشمن بعد از وقایع دی ماه 98 حس کرد انسجام ملی از بین رفته لذا حس کرد می تواند به راحتی دست به اقدام علیه امنیت ملی ما بکند. اگر در انتخابات هم دشمن حس کند انسجام ملی وجودندارد، دوباره برای امنیت کشور مشکل ایجاد می کند.
اگر رأی ندهیم، مشارکت پایین می آید و تحریم ها اضافه می شود. به صراحت دشمن علت تحریم ها را نارضایتی ملت نسبت به حکومت بیان کرده لذا با تحریم انتخابات، دشمن احساس پیروزی کرده و راه پیش گرفته خود را با قدرت بیشتری ادامه می دهد و تحریم ها قطعا بیشتر می شود. (مثل قطعنامه 1929 بعد از فتنه 88) بعد اینکه ملت روی صحنه آمدند و ایران استقامت کرد و تندترین موضع ها را داشت در همان زمان آمریکا عقب نشینی کرد و اوباما در مصر ایران را به عنوان قدرت جهانی قبول کرد.
و اما خطاب به مذهبی ها
اولا: از نظر بیشتر علما و فقها رأی دادن واجب شرعی است و رأی ندادن در انتخابات و در نتیجه تضعیف نظام اسلامی را حرام می دانند.
دوما: شرکت در انتخابات فقط یک حق نیست بلکه یک وظیفه است.
سوما: رأی دادن باعث خشم و عصبانیت دشمن می شود و طبق آیه 120 سوره توبه برای ما عمل صالح می شود. “وَلَا يَطَئُونَ مَوْطِئًا يَغِيظُ الْكُفَّارَ وَلَا يَنَالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَيْلًا إِلَّا كُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صَالِحٌ” هیچ قدمی در جایی که کفار را خشمگین کند ننهند و هیچ دستبردی به دشمنان نرسانند جز آنکه در مقابل هر یک از این رنج و آلام عمل صالحی در نامه اعمالشان نوشته شود.
و اما خطاب به عموم مردم
- اگر رأی ندهیم شانس خود برای تغییر را ازبین خواهیم برد، شرکت نکردن در انتخابات به این معنی است که من حق رأی خود را به دیگری داده ام تا شخص دیگری برای من و رئیس جمهور من تصمیم بگیرد.
- ما برای منافع خودمان رأی می دهیم نه حکومت، مسکنی که امروز با 500 میلیون هم نمی شود خرید هشت سال پیش با 20 میلیون به راحتی قابل خرید و فروش بود لذا تغییر فرد منتخب در سیاست های اجرایی کشور تغییر ایجاد کرده و در نهایت تاثیر مستقیم آن بر زندگی مردم وارد می شود.
- یا به تعبیر دیگر، من و شما پای صندوق رأی می رویم به کسی رأی می دهیم که متناسب نیازهای اقتصادی و قشری ما رفتار بکند… و این انتخابی که خواهد شد در شرایط اقتصادی تو، به صورت مستقیم اثر خواهد گذاشت.
- تو اگر شرکت نکردی طبقه دیگه ای می آید برای تو تصمیم می گیرد، طبق های که به دنبال تامین خوراک سگ و گربه ی خانگی اش است، پدر تو را که در صف روغن می ایستد درک نمی کند. وقتی عوارض خروج از کشور زیاد شد سلبریتی ها اعتراض کردند، اما برای گرانی اعتراضی نداشتند! بعد همین ها تشویق می کنند به رأی ندادن و یا رأی دادن به طیف خاصی که منافع خودشان تامین بشود. سلبریتی که دغدغه اش گم شدن گربه و سگ خانگی اش است قطعا درد ما را نمی فهمد و براساس دغدغه ی خودش رأی می دهد و به جای شما تصمیم می گیرد، آن موقع مثلا ارز دولتی به غذای سگ تخصیص پیدا می کند ( 8 میلیون دلار ارز نیمایی) به جای کالاهای اساسی مورد نیاز زندگی ما حال اگر ما رأی ندهیم اینها به جای ما براساس منافع خودشان تصمیم می گیرند.
وضع مملکت به انقلاب مربوط می شود یا انتخاب؟
به خاطر اعتراض به وضع موجود رأی نمی دهیم تا حکومت تنبیه شود!!
تنبیه، اگر منظور دولت قبلی است که او رفته است پس قرار است چه کسی را تنبیه کنیم؟ این کار در واقع تنبیه خودمان است. آیا در طول تاریخ صدای معترضان خاموش شنیده شده است؟ بررسی های تاریخی نشان می دهد که صدای معترضانِ خاموش، شنیده نمی شود.
انتخابات زیادی در طول تاریخ و در کشورهای گوناگون وجود دارد که در آ نها اکثر مردم رأی ندادند. به عنوان معروفترین مثال می شود به انتخابات سال 1996 آمریکا اشاره کرد. در انتخابات سال 1996 ایالات متحده، بیش از 50 درصد از واجدین شرایط، در انتخابات شرکت نکردند. بیش از 50 درصد افرادی که شرکت کردند نیز به بیل کلینتون رأی ندادند.
به بیان دیگر، تنها 24 درصد از واجدین شرایط امریکایی رئیس جمهور کشورشان را انتخاب کردند. آیا فریاد سکوتِ مردمی که به پای صندوق های رأی نرفته بودند شنیده شد؟ آیا رأی مخالف 76 درصد جمعیت آمریکا، از ورود کلینتون به کاخ سفید جلوگیری کرد؟ آیا بیل کلینتون کمتر از اوباما رئیس جمهور بود؟
در انتخابات سال 2008 همین کشور، میزان مشارکت به بالاترین حد خود در طول چهار دهه رسید؛ انتخاباتی که اولین رئیس جمهور
«سیاهپوست آمریکا » را به کاخ سفید رساند. سیاست مداران آمریکایی به وضوح این پیام را شنیدند.
حتی یک مثال، از یک کشور، در یک دوره وجود ندارد که رأی ندادن، بر یک چیز تأثیری مثبت گذاشته باشد.
و اینکه عده ای می گویند رأی نمی دهیم تایک نظام بهتر بیاید. اسم آن نظام بهتر چیست؟
دشمن تر از رو ح اللّه زم با جمهوری اسلامی را کم پیدا می کنیم. در مصاحبه اش می گوید من یک دوره ای ناامید شدم گفتم جمهوری اسلامی برای چه بیاید اما دیدم که غیر از جمهوری اسلامی چیز بهتری نمی تواند بیاید.
رأی نمی دهم چون با رأی دادن هیچ تغییری ایجاد نمی شود!
من چند تا سوال می پرسم جوابش را عزیزان فکر بکنند. یارانه بنزین به خودروها داده می شود یا به مردم؟ خدمات درمانی به چه صورت تقویت بشود؟ با خصوصی شدن یا با دولتی بودن؟ دولت به بازار مسکن وارد بشود یا بازار را رها کند؟ شرکت های دولتی به طلبکارانش واگذار بشود یا افرادی که اهلیت دارند؟ دولت به دنبال ورود به بازار کشورهای دیگر باشد یا با رها کردن بازار، بازارش را در اختیار کشورهای دیگر قرار بدهد؟ دولت به دنبال تامین بودجه از طریق نفت باشد یا با رونق صادرات؟دولت با اعطای حقوق نجومی به مدیرانش انگیزه
بدهد یا کار کردن مدیران را وظیفه خودش بداند؟ پاسخ تمام این سوالات بستگی مستقیم به رأی ما دارد.
رئیس جمهوری که ما انتخاب می کنیم پاسخ تمام این سوالات را مشخص می کند و دیدیم که در سال های مختلف همین اتفاق افتاده است. رای ندادن یعنی رها کردن سلامت یعنی رها کردن پول یعنی رها کردن آموزش یعنی رها کردن امنیت و به دست نیاوردن ذره ای فایده.
کجا بودیم، کجا هستیم؟
این به آن معنا نیست که در کشور مشکلی نداریم اما فاصله بین بایدها و واقعیت ها در برخی از موارد طی شده است و اگر تفکری بیاید که قائل بر تولید داخل باشد مشکلات اقتصادی هم حل خواهد شد.