زائر اربعین در طول این سفر، دائماً با «آداب» سر و کار دارد
یکی از ویژگیهای مهمّ زیارت اربعین این است که این سفر سرشار از آداب است. درست است که آغاز این سفر با احساسات حسینی شروع میشود و در طول سفر هم گاهی که این احساسات غلیان پیدا میکند، زیبایی و لذّت خودش را به کام انسان میچشاند، امّا آن چیزی که انسان در این سفر، دائماً با آن مشغول است، «آداب» است.
آدم دائماً نمیتواند اشک بریزد امّا دائماً میتواند مؤدّبانه رفتار کند. آدم دائماً در اوج لذّتبردن از شور حسینی و داشتن این شور نیست، چون اصلاً انرژیِ انسان محدود است و نمیتواند از اول تا آخر سفر، شور سینهزنی داشته باشد و ناله و فریاد بزند. احساسات در برخی لحظات یا در قطعاتی از سفر بروز پیدا میکند اما در همۀ سفر، انسان باید مؤدّب باشد و آداب را رعایت کند.
در اینجا پنج نکته دربارۀ آداب زیارت اربعین را ذکر میکنیم که خوب است در طول این سفر نورانی، به این نکات توجه کنیم:
1. نیت: شهدا و علما و اهلبیت(ع) را در زیارتتان شریک کنید
اولین نکته، «نیت» است؛ در مسیر کربلای معلّی، خیلی به نیت خودتان اهمیت بدهید. بایستید و نیت خودتان را با توجه و دقت، زمزمه کنید و اعلام کنید و حتی با صدای بلند، آن را مرور کنید.
میتوانید در نیّت خودتان یکی از شهدا یا جمعی از شهدا را در نظر بگیرید و آنها را در ثواب زیارت خودتان شریک کنید. همچنین میتوانید حضرت امام(ره) و ذویالحقوق-از علمایی که تا کنون در طول تاریخ بودهاند- را در نظر بگیرید.
وقتی شما یک شهید را در نیّت خودتان در نظر میگیرید که او را در زیارت خودتان شریک کنید یا به نیابت از او به زیارت بروید، هیچ ثوابی از شما کم نخواهد شد، بلکه این ثواب-بهواسطۀ حضور آن شهید در کنار شما- بیشتر هم خواهد شد. شهدا عشق میورزند به اینکه شما بتوانید در اینجا کاری برای آنها انجام بدهید؛ آنها لذّت میبرند و از شما تشکّر خواهند کرد و این کار شما برایشان خیلی ارزش دارد.
شما میتوانید برای حضرت زهرا(س) و برای همه ائمۀ هدی(ع) و مادران گرامی ایشان نیّت کنید و میتوانید برای گذشتگان خودتان هم نیّت کنید و این نیت را اعلام کنید.
از امامزمان(ع) بخواهید که توفیق سربازیشان و توفیق خدمت به شما بدهد. حتی قصد کنید و توسّل و تمنّا کنید که در این سفر، زیارت حضرت ولیعصر(عج) روزیِ شما بشود؛ این عزم و درخواست شما در سفرتان اثر دارد؛ هرچند موفق به دیدار حضرت نگردید.
2. از زیارت امیرالمومنین(ع) غفلت نشود!
نکتۀ بعدی، از آداب زیارت اربعین این است که از زیارت مرقد مطهر امیرالمؤمنین(ع) غفلت نشود. هنگامی که ما قصد زیارت امامحسین(ع) داریم، باید بدانیم که ثواب زیارت حرم امیرالمؤمنین(ع) بالاتر است و حتّی در روایات، پیادهرویکردن در بازگشت از حرم امیرالمؤمنین علی(ع) هم ثواب بسیاری ذکر شده است. لذا زیارت امیرالمؤمنین(ع) را بهعنوان یک امرِ باعظمتتر، درنظر بگیریم.
3. این سفر، سفر استغفار است!
ادب سوم؛ استغفار است. استغفار و پاکی از گناه در این سفر غوغا میکند. ارادۀ شما در این جهت خیلی مؤثر است. امام محمدباقر(ع) فرمود: «وَ اللَّهِ مَا یَنْجُو مِنَ الذَّنْبِ إِلَّا مَنْ أَقَرَّ بِهِ» (کافی/2/426) کسی که اقرار نکند، از گناه نجات پیدا نمیکند.
انسان ضعفهای خودش را یکییکی در این سفر در نظر بگیرد. این سفر، سفر استغفار است، این فرصت را از دست ندهیم. استغفار بسیار گرهگشاست، بسیاری از بلاها را در زندگی انسان از بین میبرد و بهشدت انسان را به خدا مقرّب میکند. زمانی که برگشتنید، باید یکپارچه نور بشوید. هرچه بیشتر به «مغفرت» توجّه داشته باشید، از مغفرتی که در آنجا جاری است بیشتر بهره میبرید.
4. دقت در عبادات و مراقبت بر قرائت قرآن
ادب چهارم، این است که عبادات خودتان را زیباتر انجام بدهید، نمازتان را سر وقت بخوانید، به جماعت بخوانید و هرچه میتوانید آداب نماز را با دقت و عنایت بیشتری اجرا کنید. ما این سفر را باید یک سفر کاملاً عبادی تلقّی کنیم. قرآنخواندن را حتماً در این سفر تجربه کنید. ما هیچوقت در طول عمرمان به پاکی لحظههای این سفر نیستیم. هیچوقت در طول عمرمان به اندازۀ این سفر از شرّ ابلیس در پناه خدا نیستیم و آدم باید وقتی قرآن را بخواند که دست ابلیس به او نمیرسد.
ما اگر بتوانیم در طول این سفر، یک دور قرآن را ختم کنیم که چه بهتر؛ وگرنه جمعمان (اعضاء کاروان) میتوانند با هم یکبار قرآن را ختم کنند و ثواب آن را هدیه کنند به خوبان و بزرگان. تا شما برای هدیهکردن ثواب قرآن قصد میکنید، آن بزرگواران، با عنایت، نگاه میکنند و آدم احساس میکند آنها منتظرند تا ما این قصدی که داشتیم را اجرا کنیم.
اگر کسی نخواست قرآن را یک دور ختم کند، تا حدّی که میتواند یک ختم قرآن را از آنجا شروع کند، یا اگر از قبل، ختم قرآن را شروع کرده، آنجا بیشتر و بهتر ادامه بدهد. در لحظههایی که فراغت پیدا میکنید یا برای رفعِ خستگی، توقف میکنید، زود قرآن را باز کنید و شروع کنید به قرائتکردن؛ آرام آرام با تأنّی و تأمّل، قرآن را تلاوت کنید. اگر همینقدر هم نتوانستید، حداقل روزی یک سورۀ یاسین قرائت کنید و هدیه کنید به حضرت زهرا(س) و سپس برای همۀ امامان معصوم. انشاءالله خود حضرت زهرا(س) کمکتان میکند که این مسیر را بهتر پیگیری کنید و جلو بروید.
5. توسل به حضرت زینب(س)
ادب پنجم؛ اینکه در طول سفر به حضرت زینب کبری(س) خیلی توجّه داشته باشید و توسّلات شما دائماً به حضرت زینب(س) باشد. توسّل به حضرت زینب(س)، آخرِ توسّلهاست! مخصوصاً در مواقعی که خیلی خسته میشوید یا وقتی در این سفر، بانوانی را میبینید که قدم به قدم میآیند و بچههایی را دنبال خودشان میکشند، تصوّر کنید آیا میتوانید تحمّل کنید یک نفر از اینها را تازیانه بزنند؟! تازه اینها آدمهای معمولی هستند، دختر امیرالمؤمنین(ع) نیستند…
از اربعین جامانده و مناجات با امام حسین علیه السلام
متن کلیپ:
اجازه میدهید من یک مناجاتی داشته باشم؟ اخیراً مقام معظم رهبری دیروز فرمودند اربعین نمیتوانید بروید کربلا بروید مناجات کنید با حسین.
مقام معظم رهبری: «گرچه دوریم به یاد تو سخن میگوییم. روز اربعین همه بنشینند دو سه تا زیارت مهم روز اربعین وارد است. زیارت اربعین را بنشینند مردم بخوانند با حال با توجه و شکوِه کنند پیش امام حسین(ع) شکوِه کنند بگویند یا سیدالشهدا ما دلمان میخواست بیاییم نشد.»
پای ما لنگ است و منزل بس دراز…
مداحی: به تو از دور سلام، به سلیمان جهان از طرف نور سلام…
اینکه مقام معظم رهبری فرمودند بنشینید مناجات کنید بگویید حسین ما میخواستیم بیاییم نتوانستیم، فدایتان بشوم اربعینیها، این تجربۀ خود مقام معظم رهبری است سالهاست دوست دارد برود و بعد نشسته حتماً اینجوری است! گفته حسین میخواهم بیایم نمیتوانم شرایط ندارم. و بعد نورش را دریافت کرده. الآن دارد به جوانها به بچههای خودش میفرماید چی؟ شما هم همین کار را بکنید!
راه اربعینت را باز کن
اجازه میدهید من مناجات کنم؟ یا اباعبدالله امسال ما را راه ندادی اربعین؛ خوب برایت سینه نزدیم؟ زن و بچههایمان خوب خاکی نشدند توی اربعین؟ خوشَت نیامد از ما؟ یا آمدیم اربعین وفادار نماندیم؟ چی بود آقا قصه؟! شاید هم یک دوریای یا اباعبدالله انداختی برای عاشقانت که عاشقتَرَت بشوند.
یا اباعبدالله! راه اربعینت را باز کن ایندفعه بیایم مؤدبانهتر میآیم. قول میدهم تا گرسنه شدم غذا نخورم. مثل بچههای تو که بوی غذا به مشامشان در این راه میرسید و غذا نمیخوردند نمیدادند غذا به بچهها، قول میدهم یک کمی به خودم بیشتر سختی بدهم. فقط تو این راه را باز کن.
«اُریدُ وصالَکَ و تُریدُ هِجری فاُترکُ ما أریدُ لما تُرید»؛
«میل من وصال و قصد او سوق فراق، ترک کام خود گرفتم تا برآید کام دوست»
من وصال تو را میخواهم اما تو به من گفتی دور باش. باشد من دور میباشم چون تو گفتی! میخواهم حرف تو باشد.
فدایتان بشوم مناجاتی باید شد درِ خانۀ اباعبدالله الحسین. یا اباعبدالله یقیناً ما کم گذاشتیم برای تو، این که مسلّم است! شما بزرگوار هستی. شما یک کسی برایت آه بکشد دستاش را میگیری. ولی اینها کار امام زمان را راه نمیاندازد. اگر راه میانداخت خب آقا آمده بودند!
یا اباعبدالله این راه را باز کن. ما آخرین رقممان سه، سه و خردهای میلیون آمدیم، راه را باز کن ما کمک میکنیم دوبرابر این جمعیت بیاییم اربعین با کمترین زحمتی که به همه بخواهد وارد بشود. تلاش بیشتر میکنیم. سعی میکنیم تفریحی نیاییم. وظیفه است! نمیخواهم بگویم فلسفۀ این، این شرایط بوجود آمده قطعاً و لاجرم مال کوتاهیهای ما است.
از اربعین دست برنداریم
ما همیشه باید بین خوف و رجاء باشیم. امام حسین عاشقهایش را جمع کرد یک حالی اینها بهشان داد از نظر معنوی چه لذتی بردند، گفت خب حالا یک کمی فراق ایجاد کنیم برای یک عاشق خوب است این آب و کباب بشود تربیت بشود، بعد دوباره تحویل بگیرند. بالاخره گاهی اینجوری است.
میفرماید میبینم بندۀ من نماز شب میخواند عبادتهای خوب میکند، برای اینکه غرور نگیردش یک شب میخوابانمش نمیگذارم بیدار شود نماز شب بخواند نماز صبحش هم قضا میشود. بلند میشود میگوید خاک بر سر من، ای وای من! بعد خدا میفرماید این مذمّتی که کردی بهتر از آن گریههایی بود که کردی خیلی باحال. تقویت میشوی. نمیدانم، شاید امام حسین خیلی شما را پسندیده. خیلی خوشش آمده. میخواهد این کار را بکند دیگر. گفت «اگر با دیگرانش بود میلی چرا ظرف مرا بشکست لیلی».
رفقا گفتند این اربعین چهکار کنیم حالا الآن توی این شرایط؟ گفتم خب باشد تجمع اگر نمیشود توی بعضی از شهرها خب تجمع نشود. خیابان که میتوانی موکب بزنی. گفتند آقا غذا دادن توی موکبها هم مشکل دارد. گفتم خب غذا نده، یک موکبی بزن یک نوا و نمایی از اربعین توی شهر باشد، چهبسا خدا خواسته شما این موکبها و آن جادۀ نورانی نجف اشرف تا کربلا را بیاوری توی شهرها. بعد مردم میگویند آقا اینجا ایستگاه صلواتی است چرا آب نمیدهند؟ چرا غذا نمیدهند؟ بگو یک کمی شبیه راه کوفه و شام شده. دست برنداریم از اربعین!
اگر امسال نشد انشاءالله سال بعد راه باز میشود. من یقین دارم همۀ شما اربعینیها با یک حال دیگری خواهید رفت! یک حالی که بروید انشاءالله بدون مهدی فاطمه برنگردید.
بیایید در اربعین، یک انتقامِ تاریخی بگیریم
در صدر اسلام چه قبل از هجرت و چه بعد از هجرت و حتی بعد از رحلت رسولالله(ص) یک تلاش مجدانهای وجود داشت برای اینکه حرمت پیامبر(ص) را بشکنند؛ یعنی برنامهریزی میکردند برای اینکه شأن و شخصیت پیامبر(ص) را پایین بیاورند.
اینهمه آزار و اذیتهایی که پیامبر(ص) و انبیاء گذشته تحمل میکردند، سرِ چه بود؟ منشأ اصلی این آزارها چه بود؟ بیاحترامی به ولیّ خدا اقدام اصلی ابلیس است که آن را در دلِ یاران خودش میاندازد و در رفتار آنها تجلی میدهد.
استراتژی اصلی شیطان، شکستنِ حرمت پیامبر و ولیّ خداست؛ این مرکز ثقلِ کفر است! بینمازی، عرقخوری، دزدی و همۀ جنایتها، فرعِ این ماجراست. این کارهای بد آنقدر بشریت را به قهقرا نمیبرد که بیاحترامی به ولیّ خدا میبَرد!
وقتی بیاحترامی به ولیّ خدا استراتژی اصلی ابلیس است، در نقطۀ مقابلش، حرمتبخشی به ولیالله هم باید وظیفه و راهبرد اصلی مؤمنین در مقابلۀ با طاغوت باشد. لذا هرجا در تشخیص درست و نادرست و یا «أهم فالأهم» تردید کردیم، ببینیم کدام کار، بیشتر حرمت ولیالله را بالا میبرد؟
بر این اساس، احترام گذاشتن به ولیّ خدا باید مهمتر از کارهای خوبِ دیگر، بلکه ارزشمندترین کار باشد. کمااینکه چندین بار در روایات فرمودهاند: وقتی پیاده برای زیارت امام حسین(ع) حرکت میکنی، هر یک قدمی که برمیداری، ثواب یک حج دارد!
بیحرمتی به ولیّ خدا در کربلا و روز عاشورا به اوج خود رسید. قتل و شهادت امام حسین(ع) فرعِ ماجراست؛ اصل ماجرا این بود که حرمت ایشان شکسته شود.
رابطه ظهور و حرمت ولی خدا
برای مقدمهسازیِ ظهور، باید حرمت ولیّ خدا را بالا ببریم و جلوی بیحرمتیها را بگیریم و چه کاری بهتر از این زیارت اربعین باعث حرمتبخشی به ولیّ خدا میشود؟
اگر بخواهی مقدمات ظهور را فراهم کنی، ارزشمندترین کار، این است که حرمتگذاری برای ولیّ خدا را بالا ببری و در جامعه و جهان نهادینه کنی.
امروز، عالیترین تجلیِ این حرمتگذاری، همین پیادهروی باعظمت اربعین است.
چگونه میتوانیم مانند اربعین شکوهی از احترام برای ولیّ خدا در جهان ایجاد کنیم تا مردم جهان بفهمند که ولیّ خدا اینقدر برای ما حرمت دارد!
هیچ کاری مثل پیادهروی اربعین نمیتواند این اثر را داشته باشد.
زیارت اربعین و عظمت این اجتماع حولِ ولیّ خدا، حداقل کاری است که میتوانیم انجام دهیم و خدا هم دلها را به این سمت هدایت کرده است تا بیشترین حرمتبخشی برای امام حسین(ع) انجام شود؛ یعنی همان ولیّ خدایی که بیشترین بیحرمتی در حقش صورت گرفته است.
حرمت حسین(ع) در کربلا شکسته شده است و این حرمت باید برگردد تا بشریت روی سعادت ببیند و ما برای همین، به اربعین میرویم.
بیایید یک انتقام تاریخی از بیحرمتیهایی که نسبت به اولیاء خدا شده است، بگیریم و این تاریخ شومِ بشری را تمام کنیم؛ تاریخی که در آن به ولیّ خدا بیاحترامی شده است. از کجا شروع کنیم؟ از همان نقطهای که در آن بیشترین بیاحترامی صورت گرفت؛ یعنی کربلا. بیایید پیاده و پابرهنه برویم.
شما در این پیادهروی اربعین، خونِ شهدا را به ثمر مینشانی، و ریشۀ ظلم و تباهی را از بین میبری و مقدمه برای نجات عالم بشریت فراهم میکنی.
آمار عجیب کرونای کربلا
آمار کرونا در کربلا بسیار بالا بود که شکر خدا پس از زیارت امام حسین(ع) در روز عاشورا به یکباره آمار بیماران کرونایی کاهش پیدا کرد. و این از نظر پزشکی و علمی قابل تفسیر نیست مگر به لطف خدا و برکت امام حسین(ع). به لطف خدا این اولین تجربۀ ما نیست در کربلا، سال گذشته نیز ما واقعاً نگران افزایش آمار مبتلایان به کرونا بودیم، دستۀ عزاداری طویریج که میلیونی است، احتمال میدادیم که بیمارستانها جوابگوی تعداد کثیر بیماران کرونایی نباشند، اما شکر خدا نه تنها این اتفاق اصلاً رخ نداد بلکه آمار کرونا بهطور عجیبی کاهش پیدا کرد و شکر خدا بیمارستانها تقریباً خالی از بیماران کرونایی شدند.
در کربلا آمار مبتلایان نزولی است. با اینکه در روز عاشورا از سراسر عراق برای زیارت به کربلا آمدند و اکنون این مسیر پیادهروی اربعین را مشاهده میکنید که جمعیت انبوه زائرین به سمت کربلا است با این وجود تعداد مبتلایان و مراجعهکنندگان به بیمارستانها بسیار کم است. طبیعی است که ما پزشکان نباید اینگونه صحبتها را بیان کنیم و باید تابع سیاستهای ابلاغی سازمان بهداشت جهانی باشیم اما این حقیقتی است که ما آن را بهوضوح مشاهده میکنیم و در کربلا با آن زندگی میکنیم.»
رابطۀ کرونا و اربعین و زیارت امام حسین
الآن برادر عزیزمان آقای دکتر فرمودند که این دیگر از نظر پزشکی قابل توجیه نیست، ممکن است کار امام حسین(ع) باشد. من میگویم دوتا احتمال وجود دارد. یا کرونا اصلاً آنی نیستش که دارند میگویند، اینجا در یک نمونۀ انبوه شما دارید بسیاری از تئوریها را بههمریخته میبینید. ببینید، اگر از نظر علمی رابطۀ کرونا و اربعین و زیارت امام حسین مشخص بشود، از نظر معنوی را کار ندارم، از نظر علمی مشخص بشود سبک پروتکلهای کرونا که باید رعایت بشود در شهرهای دیگر هم تغییر خواهد کرد. چون شما وقتی که میخواهید از نظر علمی بررسی بکنید باید یک نمونههایی را در تعداد انبوه حتی در زمان طولانی و تکرار آن مشاهده کنید دیگر.
باید نمونههای زیادی. آقا این دارو برای فلان بیماری هست یا نه؟ به تعداد بسیار زیاد میآیند بررسی میکنند دیگر. خب این تعداد بسیار زیاد بفرمایید در این تجمع میلیونی. شاید روی دانش ما دربارۀ کرونا اثر بگذارد. شاید هم وجه دیگرش این باشد که نه ما از نظر علمی چیزی را بهدست نیاوردیم، ما از نظر علمی خیلی ناقص هستیم، از نظر معنوی واقعاً قدرت اباعبدالله الحسین(ع) اینقدر بالاست. خب اگر قدرت اباعبدالله الحسین(ع) اینقدر بالاست، ما به اصطلاح چرا مانع بشویم؟ بلکه باید ترغیب کنیم!
دکتر صباح الحسینی: ما توصیه میکنیم که به زیات سیدالشهدا مشرف شوند. حقیقتاً ما هیچ حقی نداریم کسی را از زیارت امام حسین(ع) منع کنیم. بله، توصیههای عمومی سازمان بهداشت جهانی باید اجرا شود و برای محافظت از جان مردم ضروری است، اما ما نمیتوانیم به هیچ وجه مانع زیارت شویم و حقیقتاً ما هیچ حقی نداریم. امام حسین(ع) برای تمام شیعیان است و مختص مردم عراق و کربلا نیست.
عیب آن ۳۱۳نفر!
متن کلیپ:
جوانهای عزیزی که تاریخ اسلام خواندید اهل مطالعهاید، توی دانشگاه، توی مدرسه، عیب سیصد و سیزده نفر پاک رکاب رسول خدا چی بود؟ من میخواهم عیب بزرگ سیصد و سیزده نفر اصحاب رسول خدا را به شما بگویم. اینی که من امشب برای شما بگویم یادگاری برایتان میماند و بگویید یک طلبهای آمد سر راه ما گفت از سیصد و سیزده نفر اصحاب پیغمبر که عددشان هم موجب نصرت دین خدا شد و هم نمادین قرار گرفت برای یاران حضرت ولیعصر، توی پیادهروی اربعین گفتند شما باید از سیصد و سیزده نفر بالاتر باشید! و عیب سیصد و سیزده نفر را به ما گفتند!
جنگ پیروز شد. رسول خدا اسیر گرفت. هفتاد و دو نفر اسیر. خدا دستور داد پیغمبر من، امّت اسلامی الآن قدرت پیدا نکرده، حق ندارید اسیرها را نگه دارید. اسیرها را اعدام کنید. رسول خدا دو نفرشان را دستور داد علی جان گردن بزن. امیرالمؤمنین این دو نفر را گردن زدند. مردم مدینه یعنی آن سیصد و سیزده نفر، آن برترینها، آمدند گفتند یا رسول الله اینها را میخواهی بکشی؟ فرمود بله دستور خداست. اینها جنگ کردند، اینها جنایت کردند، اینها خیانت کردند، اینها حمله کردند به مسلمانان. گفتند آقا اینها را بکشی خون بین ما و مردم مکّه جاری میشود! بعد آنها با ما دشمن میشوند، بعد سخت میشود کار. رسول خدا فرمود نترسید شما خدا را دارید!
آقا خلاصهاش کنم. آنها گفتند درست است خدا را داریم ولی میترسیم بیخیال نکششان. رسول خدا فرمود من حاضرم اینها را نکشم ولی به تعداد اینها شما سال بعد کشته خواهید داد! گفتند حالا آن را یک کاریش میکنیم. حالا انشاءالله کشته نمیدهیم. بابا انشاءالله ماشاءالله ندارد من دارم به شما خبر میدهم! دستور خداست نترسید اجرا کنید!
امام زمان 313یار می خواهد
گفتند یا رسول الله تو رو خدا اگر میشود کوتاه بیا. ترسیدند، باور نکردند! باور نکردی؟ همین دشمن را بر تو مسلط میکنم! باور نکردی من میتوانم کمکت کنم؟! باشد، رسول خدا فرمود هر شما بگویید. حرف مردم را یک جاهایی گوش میکردند اولیاء خدا به ضرر مردم هم تمام میشد. باشد. این هفتاد و دو نفر را آزاد کردند جایش پول گرفتند از مشرکین. اینها هم گفتند خب حالا دیگر به خیر و خوشی گذشت.
سال بعد جنگ احد پیش آمد وعدۀ رسول خدا محقق شد هفتاد و دو کشته دادند منجمله حمزۀ سیدالشهدا. حجة بن الحسن العسگری ارواحنا له الفداء سیصد و سیزده یار میخواهد نه مثل سیصد و سیزده یار پیغمبر؛ بالاتر از آن، بهتر از آن. مولا اشاره کرد با قوّت قلب نسبت به وعدههای نصرت خدا اشارههای مولا را مثبت جواب بدهند. بلکه امام جواد(ع) میفرماید بعد از این سیصد و سیزده نفر ده هزار یار دیگر حضرت میخواهد که آنها هم باید درجۀشان بالا باشد. من فکر نکنم توی آن ده هزار تا هم کسانی مثل سیصد و سیزده نفر رسول خدا باشند، این عیب را داشته باشند.
ایمان به نصرت خدا بیاورید. قوّت قلب داشته باشیم. ما قویتر هستیم از استکبار. حجة بن الحسن العسگری ارواحنا له الفداء سیصد و سیزده یار میخواهد نه مثل سیصد و سیزده یار پیغمبر؛ بالاتر از آن، بهتر از آن. مولا اشاره کرد با قوّت قلب نسبت به وعدههای نصرت خدا اشارههای مولا را مثبت جواب بدهند. ایمان به نصرت خدا را پیدا کن.
منبع:panahian.ir