روز جهانی مساجد – خراب بشود مسجدی که مؤمنینش به هم اعتماد نکنند

تقبل الله سکولار_ پناهیان

روز جهانی مساجد:

حجت الاسلام پناهیان: گفتم خراب بشود مسجدی که مؤمنین‌اش به هم اعتماد نکنند. مگر سکولاریزم شاخ دارد یا دُم یا سُم؟ همین است! سکولاریزم این نیست که تو فقط توی مسجد مرگ بر اسرائیل بگویی. سکولاریزم آن است که مرگ اسرائیل را توی مسجد رقم بزنی و مرگ اسرائیل فقط توی مسجد رقم می‌خورد. امشب با شما این بحث را بیشتر در میان خواهم گذاشت. تقبّل الله سکولار!

بابا بچه‌های هیئت با همدیگر دوست هستند حالا شما می‌خواهی بیا دعوا بیاندازی. این بحث اقتصادی بیاید دعوا می‌افتد! مسجد ربطی به سبک زندگی من و بخش عمدۀ سبک زندگی من یعنی شغل، درآمد نداشته باشد فقط تویش یک دانه مرگ بر آمریکا مرگ بر انگلیس بگوید این انقلابی شد؟ شما این را قبول می‌کنی؟

دوستان من! من معتقدم یک عالم دینی از پول درآوردن حرف نزند، از چیزهای دیگر فقط حرف بزند، دین مردم را کم‌کم القایی تحریف کرده. ما در یک جنگ اقتصادی هستیم امروز!

مقام معظم رهبری: «جنگ واقعی جنگ اقتصادی است. جنگ واقعی تحریم است. جنگ واقعی گرفتن عرصه‌های کار و فعالیت و فنّاوری در داخل کشور است. این جنگ واقعی است!»

تقبل الله سکولار

توی مسجدی رفتم گفتم چند نفر اینجا پول گذاشتند توی بانک؟ ماشاءالله همه تقریباً دست‌هایشان را بالا کردند. بعد گفتم که چرا پول‌تان را می‌گذارید توی بانک؟ تکاثر ثروت دزد درست می‌کند. شما که اکثرا می‌دانید که بانک‌ها از راه حلال غالباً پول در نمی‌آورند. خودشان می‌گویند کارخانه‌های ما اکثراً ورشکسته است، دارند از راه دلّالی پول در می‌آورند. پول می‌گذاری توی بانک فقط موجب گرانی می‌شود. گفتند ما نمی‌توانیم با این پول‌هایمان کاری بکنیم. گفتم مسجد نیست مگر اینجا؟ دور هم جمع بشوید من دانشجوهایی که صنایع دانش‌بنیان دارند تعداد هفت هشت ده تا می‌شناسم. پول بدهید کارخانه‌هایشان را راه بیاندازید اینها نروند درِ بانک وایستند گدایی بکنند وام بهشان ندهند پدرشان را دربیاورند بخواهند وام بهشان بدهند. گفتند به هم اطمینان نمی‌کنیم.

پس شما چرا پیش هم نماز می‌خوانید؟ همه متقلّب هستیم؟ حاج آقا تعاونی‌های زیاد ایجاد شده، بعد سر همدیگر را کلاه گذاشتند. توی مسجد ایجاد شده؟! توی هیئت؟ یقیناً نه! آقا چه‌جوری جمع بشویم دور همدیگر؟ مؤمن‌هایی که بهشان اعتماد دارید جلو بیاندازید. اگر خیانت کردند چی؟ یکی دیگر. شوخی است، رفتی مسجد رندانه سلام علیکم حال شما خوب است احوال شما؟ شرّت کم، شرّت کم. سراغ من نیایی ها! قرض بگیری، تصادف کردی بیمه مگر نیست؟ تقبّل الله سکولار! نمازت قبول باشد فقط.

اقتصاد در مسجد

چرا مرگ بر اسرائیل می‌گویی ولی مرگ اسرائیل را توی مسجد رقم نمی‌زنی؟ مسجد جای تعامل اقتصادی نیست؟ صهیونیست‌ها با هم خرید می‌کنند با هم می‌فروشند. صهیونیست‌ها مرز مالکیت بین‌شان نیست. هیچ‌وقت شکست نمی‌خورند. از این جیب به آن جیب می‌کنند، همیشه پیروز هستند. مرگ بر اسرائیل به جاهای باریکی کارش کشیده.

مقام معظم رهبری: «مسئلۀ اقتصاد کشور در اولویت اول قرار می‌گیرد.»

بیش از ده بار رهبری فرمودند ما توی نبرد اقتصادی هستیم! ممکن است مشکلاتی پیش بیاید، حل می‌کنیم‌شان مشکلات را. راستی این خاطره را تکمیل کنم؛ به امام جماعت عزیز و دوست داشتنی آن مسجد گفتم حاج آقا می‌افتد جلو یک تعاونی اقتصادی راه بیاندازید کم و زیادی هم داشتید دور خودتان حل می‌کنید از کتاب شذر، چون می‌خواستم یک کمی هم بحثم معنوی بشود چون می‌دانی ما را توی مناسبت‌های معنوی دعوت می‌کنند صحبت کنیم دیگر، باید ما هم یک‌جوری کنیم مباحث معنوی بشود.

از کتاب شذرات المعارف استاد عرفان حضرت امام مطالبی را عرض کردم که اگر جمع مؤمنین تشکیلات راه انداختند مشکلی پیش آمد چه‌جوری این مشکل را حل کنند بدون مراجعۀ به قوۀ قضائیه. که بحث کاملاً عرفانی بشود دیگر. بعد گفتم امام جماعت محترم مسجد هم هستند جلو می‌افتند. امام جماعت محترم گفتند حاج آقا ما را دردسر نیانداز ما نیستیم، دوزار آبرو داریم در مسائل اقتصادی از بین می‌رود. بدون شرح.

مسئولیت اجتماعی مساجد در قبال جامعه

سنگ‌بنای آنچه امروز ما به‌عنوان «مسجد» می‌شناسیم، توسط رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم گذاشته شده است. هجرت ایشان از مکه به مدینه، نقطه‌ی آغازی بود برای فرایند تأسیس و گسترش مساجدی که قرار بود عبادتگاه و محل گردهمایی مسلمانان باشند. حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم در راه هجرت به مدینه‌ی مکرمه، حین اقامت در قریه‌ای به نام قبا اولین مسجد جهان اسلام را با دستان خویش بنا کرد. از این مسجد امروز نیز به نام همان قریه و با عنوان مسجد قبا یاد می‌شود.

پس از آن نیز رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم در بدو ورود به مدینه، این فرایند را ادامه دادند و اقدام به ساخت مسجدالنبی کردند و آن را محلی برای مبارزه با مشرکان قرار دادند. درخصوص تأسیس این مسجد می‌توان هدف اول تأسیس آن را شکل‌دهی جماعت به بهانه‌ی عبادت و هدف ثانویه‌ی آن را ایجاد فرصتی مناسب برای امور تبلیغاتی، وعظ و اندرز پیامبر دانست.

مسجدالنبی قلب فعالیت‌های تبلیغی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مسلمانان شد. این نهاد مقدس در حقیقت برای حیات سیاسی و اجتماعی و پیدایش تشکلی سالم در جامعه‌ی آن روز، همچون قلبی تپنده بود. قضاوت و رسیدگی به دعاوی توسط پیامبر اسلام در مسجد صورت می‌گرفت. همچنین مذاکرات و گفت‌وگوهای سیاسی حضرت با افراد و هیئت‌های اعزامی از قبایل و طوایف گوناگون در مسجد انجام می‌گرفت و پیمان بیعت با تازه‌مسلمانان در مسجد منعقد می‌شد.

حضرت علی علیه‌السلام نیز در مدینه و پس از آن در کوفه، در سطح وسیع‌تری از مسجد به‌عنوان مرکز تبلیغ معارف اسلامی و روشنگری مردم بهره می‌بردند. ایشان حتی کارهای مربوط به قضاوت و امور جنگی و بعضی امور حکومتی را در مسجد انجام می‌دادند. آن حضرت بارها در مسجد مدینه و کوفه و گاه نیز در مسجد بصره، به وعظ و سخنرانی پرداختند. بسیاری از خطبه‌های آن حضرت، در مسجد کوفه یا مسجدالنبی ایراد شده است.

نفوذ مدرنیته، اصلی‌ترین عامل تغییر ذائقه


بنابراین مسجد را می‌توان مهم‌ترین پایگاه تمدنی در جهان اسلام دانست که پیش از این دارای کارکردهای بسیار مهم سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی بوده است. این کارکردها قطعاً بیشتر و ملموس‌تر از آنچه امروز شاهد آن هستیم، بوده است که به‌دلیل مواجهه‌ی جامعه‌ی اسلامی با مسائل جدیدی چون فرهنگ مدرنیته، به‌ مرور زمان، به فراموشی سپرده شده است.

آنچه در اینجا از نفوذ فرهنگ مدرنیته در جامعه‌ی ایران مراد است، بیشتر به جنبه‌های کارکردی آن اشاره دارد و البته در لایه‌هایی عمیق‌تر، مقوله‌هایی چون تغییر هویت ناشی از مدرنیته عاملیت پیدا می‌کند.

در جوامع مدرن، آنچه بیشتر از همه مورد اهمیت است، نیازهای فردی انسان است. به تبع آن، کارکردی که مدرنیته در این زمینه دارد، فعال کردن مراکز تخصصی برای رفع یکایک این نیازهاست. حال اگر بخواهیم این فرایند تخصصی شدن را در ایران مرور کنیم، درخواهیم یافت که پیش‌تر مساجد جدای از رفع احتیاجات معنوی جامعه، کارکردهایی داشتند که موجبات رفع نیازهای مادی مراجعان خود را فراهم می‌کرد.

این کارکردها گرچه اصل نبودند، اما در برآوردن احتیاجات روزمره‌ی زندگی مردم جامعه نقش داشتند. کارکردها بخش‌هایی مانند مراکز درمانی، کتابخانه‌ها، تعاونی‌ها، صندوق‌های قرض‌الحسنه و در پاره‌ای از مواقع حتی مدارس و آشپزخانه‌ها از این دست موضوعات‌اند. جدای از این، مسائل مادی بسیاری از جمله مسائل مربوط به قضاوت و رفع اختلاف‌ها و برگزاری وصلت‌ها به‌واسطه‌ی روحانیون و هیئت‌امنای مسجد صورت می‌گرفت.

کارکرد مسجد

هرچند امروز در جامعه تمامی این کارکردها را مراکز مختلف به‌صورت تخصصی پیگیری می‌کنند، اما حل این مسائل در مسجد و حاشیه‌ی آن، مزایایی داشت که عموماً مراکز امروزی از آن بی‌بهره هستند. به‌عنوان نمونه، هرچند امروز اختلافات انسانی در مراجع انتظامی و قضایی حل می‌شود، اما هیچ‌گاه این مسئله نمی‌تواند جایگزین پدیده‌هایی چون ریش‌سفیدی و پادرمیانی شود که عموماً در مساجد یا به‌وسیله‌ی بزرگان مساجد انجام می‌گرفت؛ چراکه هزینه‌های اختلاف در مراکز امروزی با کدورت طرفین و نهایتاً قضاوت حل خواهد شد، درحالی‌که واسطه شدن و ریش‌سفیدی بیشتر منجر به رفع کدورت و جاری شدن مجدد مودت می‌شد. در نمونه‌ای دیگر، نقشی که مساجد می‌توانستند در متصل کردن انسان‌های نیازمند و خیرخواه به‌هم داشته باشند، هیچ‌کدام از مؤسسات اعتباری و قرض‌الحسنه‌ی امروزی ندارند.

به‌همین دلیل، بسیاری از روحانیون و علمای بزرگ در گذشته‌ای نه‌چندان دور، مهم‌ترین وظیفه‌ی خود را امامت نماز جماعت مسجد می‌دانستند و همه‌ی فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی خود را معطوف به آن مسجد می‌کردند. برای مثال، درباره‌ی عارف پارسا، آیت‌الله احمدی میانجی، گفته شده است: «سخاوت و مساعدت او به مردم بی‌بضاعت و نیازمند، زبانزد همگان شده بود؛ چنان‌که بارها از علمای بزرگ شنیده شد که مسجد آیت‌الله احمدی میانجی، پناهگاه نیازمندان است. امکان نداشت کسی نیازمند باشد و دست‌خالی از آنجا برگردد. او مردمی بود و به مردم عشق می‌ورزید و با مردم می‌جوشید و خدمت به آن‌ها را بهترین عبادت می‌دانست.»

زندگی ملا عباس تربتی

در شرح‌حال عالم فرزانه، آخوند ملا عباس تربتی، نوشته‌اند: «او خود مرجع تظلم مردم و خانه‌اش دادگستری و پناهگاه آنان بود. مردم از دست حکام و خوانین به او تظلم می‌کردند و او با قدرت معنوی خود به شکایت آنان رسیدگی می‌کرد. خود را می‌کشت و به آب‌وآتش می‌زد تا به مردم خدمت کند و حاجتی را از کسی برآورد و گرهی از کاری بگشاید… او در تمام ۲۴ ساعت شب و روز، حتی بعد از نیمه‌شب زمستان و در نیمه‌روز تابستان، برای هرگونه کار شرعی و حاجتی که مردم داشتند، می‌شتافت و در راه انجام دادن این وظایف و خدمات، آنچه را که در نظر نداشت، فقط خودش بود.»

 نقش کلیدی اجتماعی روحانیت در مساجد


با توجه به آنچه به‌عنوان جایگاه اجتماعی حقیقی و ضروری مساجد بیان شد، حتماً می‌بایست بر نقش عنصر اصلی و کلیدی مساجد، یعنی روحانیت، تأکید کرد. برخی روحانیون از ویژگی‌های بسیج‌کنندگی و ارتباطات اجتماعی برخوردارند و می‌توانند نقش‌های ازدست‌رفته‌ی مساجد را جبران کنند. ازاین‌رو بی‌دلیل نیست که اصلی‌ترین نقش در تعریف کارکردهای اجتماعی مسجد و احیای آنان را منوط به اعتقاد و توانمندی روحانیون بدانیم.

در همین‌باره، امام خمینی رحمه‌الله‌علیه، ضمن تأکید بر حضور روحانیون در امور اجتماعی و سیاسی، می‌فرمایند: «پیغمبر سفارش کرده است که باید اهتمام به امور مسلمین داشته باشید… امور مسلمین عبارت از امور سیاسی مسلمین است، امور اجتماعی مسلمین است، گرفتاری‌های مسلمین است و کسی که اهتمام به این نکند، به‌حسب آن روایت، فلیس بمسلم. و ما امیدواریم که لااقل از این دنیا نرویم و مشمول این نشویم که بگویند شما مسلم نبودید.»

مؤلف «تاریخ انقلاب مشروطیت ایران» نیز درباره‌ی جایگاه اجتماعی روحانیت شیعه در ایران می‌نویسد: «کلیه‌ی امور جامعه در دست روحانیون بود، معاملات به‌طور کلی و جزئی. عقد و نکاح را روحانیون اجرا می‌کردند، ارث به‌وسیله‌ی آنان تقسیم می‌شد، حق امام و خمس که در حقیقت پرداخت مالیات بود، به آن‌ها داده می‌شد و کمتر فردی بود که در روز، گرفتار مشکلات و مسائلی نشود که حل آن به‌وسیله‌ی استعلام و استغاثه از روحانیون میسر نگردد.»

جایگاه مساجد

مساجد پایگاه «اجتماع، مشورت، مقاومت، برنامه‌ریزی و حرکت اجتماعی و فرهنگی» است و ضرورت تقویت ایمان دینی مردم به‌عنوان تکیه‌گاه اصلی انقلاب و نظام باید برای تشخیص تکلیف در قبال مسائل جاری باید با نگاهی کلان و فرهنگی، روند کلی حرکت جامعه را تحلیل و جریان‌شناسی کرد.

علت نام گذاری روز جهانی مساجد


این روزِ اساساً انقلابی، با پافشاری و مطالبه‌ی جمهوری اسلامی و به علت آتش زدن مسجدالاقصی به‌دست صهیونیست‌ها و با هدف مقابله‌ی امت اسلام با رژیم صهیونیستی، در سازمان کنفرانس اسلامی تصویب شد و باید با همین نگاه، آن را مورد توجه قرار داد.
تشکیل مسجد از ابتکارات اسلام برای شکل دادن به اجتماعات و ارتباطات مردم بر محور «ذکر، نماز و توجه به خداوند» است و در تاریخ اسلام، مسجد مرکزی برای مشورت، همکاری و تصمیم‌گیری در مسائل مهم اجتماعی، سیاسی و نظامی بوده است.


نماز باید با کیفیت و توجه عمیق به خداوند متعال، و به‌دور از آفاتی همچون غفلت و ریا باشد و نقش ائمه‌ی جماعات در تبیین و ترویج عملی و زبانی مسئله‌ی نماز به‌عنوان حقیقتی جذاب و شوق‌انگیز بسیار مهم است.
مسجد پایگاهی برای همه‌ی کارهای نیک است و مسجد باید پایگاه «انسان‌سازی، عمران دل و دنیا، مقابله با دشمن، بصیرت‌افزایی و زمینه‌سازی برای ایجاد تمدن اسلامی» باشد؛ بنابراین وظیفه‌ی امام جماعت علاوه بر اقامه‌ی نماز، «اقامه‌ی حق و عدل، تبیین دین و ابلاغ احکام دینی» است.

امام جماعت محور مسجد


امام جماعت را «محور مسجد» است و امامت مسجد شغلی مهم و اساسی است و نباید با نگاهی حاشیه‌ای به این مأموریت مهم، در حق مسجد کم گذاشت، بلکه باید با «حضور منظم و با طمأنینه، ادای با کیفیتِ نماز، گفت‌وگو با مردم و تشکیل حلقه‌های معرفتی و پاسخ به سؤالات جوانان»، حق مسجد را ادا کرد.
محوریت بخشیدن به مساجد را ازجمله هنرهای بزرگ امام عظیم‌الشأن از همان روزهای اول انقلاب اسلامی برشمردند؛ مسجد «پایگاه انواع فعالیت‌های اجتماعی» است و در تقویت فکری و ترغیب مردم به فعالیت‌های گوناگون اجتماعی نقش اساسی دارد.
مساجد «هسته‌ی مقاومت» به‌ویژه مقاومت فرهنگی می باشد؛ اگر حصار و خاکریز فرهنگی نباشد، همه‌چیز از دست می‌رود.

تلاش پیچیده و متنوع دشمنان برای نفوذ فرهنگی گسترده‌تر از اوایل انقلاب می باشد. آماج این حرکت مستمر و چندلایه، ایمان دینی مردم است؛ یعنی همان عاملی که عامل اصلی پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل جمهوری اسلامی بوده است.
انقلاب اسلامی زلزله‌ای شدید در ارکان نظام سلطه می باشد، به برکت «اسلام انقلابی» و «انقلاب اسلامی» هدف اصلی زورگویان جهانی یعنی فرمانروایی بر منطقه ناکام مانده و آمریکا در منطقه‌ی غرب آسیا عملاً زمین‌گیر شده است.

اگر ایمان و پایبندی ملت به اسلام نبود، ایران نیز همچون دیگران زیر چتر آمریکا و غیرآمریکا می‌رفت و به همین علت است که آنها با ایمان مردم، خصومتی عمیق و پایان‌ناپذیر دارند.
جوانان در هدف‌گذاری‌های دشمنان برای نفوذ فرهنگی و تضعیف ایمان و اعتقادات مردم، یک هدف اصلی می باشد؛ با وجود همه‌ی طرح‌های فریبنده، خیلِ عظیم جوانان مؤمن به‌عنوان یکی از معجزات بزرگ انقلاب، نسل جوان امروز را پیشتازتر از جوانان اول انقلاب قرار داده است.

نقش مساجد

مسجد گوهرشاد_ مشهد
مسجد گوهرشاد_ مشهد



نقش مساجد در افزایش مقاومت و تحکیم هنرمندانه‌ی حصار فرهنگی، مساله مهمی می باشد؛ مسجد، پایگاه بزرگ بسیج و حرکت فرهنگی است.
ائمه‌ی جماعات را به استفاده‌ی هر چه بیشتر از شیوه‌های صحیح کار در مساجد توصیه و به‌عنوان یک مثال میتوان نام برد. جلسات رودررو با مردم، از دیگر شیوه‌های تبلیغاتی در رسانه‌های مختلف، مؤثرتر است.
«فرهنگ و بصیرت فرهنگی» را مبنای کار حقیقی سیاسی است. سیاست در معنای واقعی، طرفداری از این یا آن شخص نیست بلکه به معنای برخورداری از نگاه کلان و توان تحلیل حرکت عمومی جامعه است.
در نگاه سیاسیِ حقیقی، باید با بررسی حرکت عمومی جامعه، پاسخ چند سؤال اساسی روشن شود: سبک زندگی جاری، ما را به کدام سمت‌وسو می‌کشاند و آیا در حال حرکت به سمت عدالت اجتماعی، استقلال واقعی و شکل‌دهی تمدن اسلامی هستیم یا به سمت وابستگی به آمریکا و تأثیرپذیری از بافته‌ها و یافته‌های غربی حرکت می‌کنیم؟


البته در خلال این نگاه کلان و جریان‌شناسی واقعی، تکلیف مسائل جاری و موضع‌گیری انسان در قبال اشخاص، احزاب و گروه‌ها نیز مشخص می‌شود.
در اوایل فتنه به یکی از سران فتنه گفتم شما در ظاهر با نظام هستید و به گفته‌ی خودتان در حال اعتراض انتخاباتی هستید اما بدانید که مدیریت این جریان به دست بیگانگان می‌افتد و آنها با استفاده از کار شما، اصل نظام را هدف می‌گیرند.
آنها -البته اگر با نگاه خوشبینانه به ماجرا بنگریم- حرف اینجانب را نفهمیدند و وارد شدند و همه دیدند که چگونه انتخابات، بهانه‌ای برای حمله و نفی اصل نظام شد.


نکاتی به ائمه مساجد


«اقامه‌ی نماز جماعت در هر سه وقت نماز» و «باز بودن مساجد برای مراجعه‌ی مردم و خواندن نماز در طول روز» ازجمله‌ی این نکات بود.
انتقاد از دیدگاهی که پیشنمازی مساجد را فقط در خواندن نماز خلاصه می‌کند،وارد است. این نگاه جفاآمیز در واقع همان نگاه سکولار است که دین را در عمل شخصی منحصر می‌کند و از ورود به مسائل اجتماعی – سیاسی بازمی‌دارد.
«اسلام سکولار و محصور در عبادات -چه فردی و چه دسته‌جمعی-» حتی اگر طرفداران فراوانی داشته باشد، مورد خصومت سلطه‌گران نیست، آنچه زورگویان جهانی با آن دشمنی دارند، «اسلام مقتدر» است که نظام سیاسی – اجتماعی تشکیل می‌دهد و ملت‌ها را به سمت سعادت حقیقی دنیا و آخرت هدایت می‌کند.
«توجه خاص به جوانان و قائل بودن جایگاهی خاص برای نسل جوان» می توان به ائمه جماعت توصیه کرد.

دل جوانان را با ایجاد جاذبه‌ی صحیح یعنی «سخن و اقدام آمیخته با معنویت و عرفان واقعی» جذب مساجد کنید تا کشور و جامعه از برکات فراوان حضور نسل جوان در مساجد بهره‌مند شود.
تدوین سرگذشت مساجد را در قالب‌های گوناگون نظیر کتاب، عکس و یا نماهنگ، برای آگاهی جوانان امروز و فردا مهم است.

با وجود همه‌ی دشمنی‌های گسترده، آشکار، پنهان و پیچیده‌ی قدرت‌های ظالم و زورگو، کلمه‌ی طیبه‌ی جمهوری اسلامی روزبه‌روز در حال استحکام و اقتدار بیشتر است و به برکت ایمان و اتحاد مردم این توطئه‌ها همچنان بی‌نتیجه خواهد ماند.

چرا مهدکودک‌های ما نباید در کنار مساجد باشد؟

 استاد پناهیان: مهدکودک نباید تنها محل نگهداری کودکانی باشد که مادرانشان شاغلند/ مهدکودک‌ها باید تعریف جدیدی پیدا کنند!

 یکی از کارهایی که به ارتقاء سطح زندگی ما کمک کند این است که مهد کودک‌ها را در کنار مساجد بسازیم.

امروز مهد کودک‌های ما زیر نظر بهزیستی است، در حالیکه ماموریت بهزیستی غالبا مربوط به برخی اقشار آسیب پذیر است و مهدکودک‌ها بیشتر متناسب با مأموریت آموزش و پرورش و مساجد است. آیا این درست است بچه‌های ما که در آغاز طراوت زندگی خود هستند، با افراد آسیب‌دیده، هر دو توسط یک سازمان مدیریت شوند؟!

از سوی دیگر چرا نباید مهدکودک‌های خود را در کنار مساجد قرار دهیم که پدر و مادر وقتی می‌خواهند دنبال کار خود بروند، فرزندان خود را در محلی که مجاور مسجد است، قرار دهند؟ می‌دانید اگر نسل آیندۀ این جامعه در کنار فضای نورانی مساجد تربیت شوند چه آثار و برکاتی خواهد داشت؟

برخی از مادرها به خاطر اینکه نمی‌دانند بچۀ خود را به چه کسی بسپارند، نمی‌توانند به مسجد بروند و از نماز جماعت یا جلسات مختلفی که در مساجد برگزار می‌شود استفاده کنند. اگر مهد کودک‌های ما در کنار مساجد باشند، مادرها می‌توانند با خیال راحت فرزند خود را در مهد بگذارند و به مسجد بروند و از آموزش‌های معنوی لازم را بهره‌مند شوند.

اساساً مهدکودک‌ها باید تعریف جدیدی پیدا کنند و نباید تنها محل نگهداری کودکانی باشند که مادرانشان شاغلند. مهد کودک محل آموزش بازی‌های مختلف برای کودکان باشد و حتی مادران هم بتوانند در ساعاتی همراه فرزندان خود در محیط مهد باشند.

ضمن آنکه آموزش تربیت کودک به مادران می‌تواند یکی از وظایف مهم مهدکودک‌ها به حساب بیاید. با این نگاه، مهدکودک جایی برای ارائۀ مشاوره به خانواده‌ها در جهت تربیت فرزند و بهبود وضع خانواده‌ها و روابط زوجین می‌تواند باشد.

اولویت با خوبتر کردن خوبهاست یا خوب کردن همه؟


سؤال مهم و مشهوری که در برنامهریزی فرهنگی مساجد وجود دارد این است که آیا بهتر است در مساجد به تربیت نخبگان معنوی بپردازیم، یا به جذب و پرورش دینی عموم مردم؟ سؤال کاملاً مشخص است. هرچند نباید از آن با پاسخهای سطحی عبور کرد و در واقع صورت مسأله را پاک نمود.
یک پاسخ سطحی به این سؤال این است که بگو ییم هم لازم است عموم مردم را به دین جذب کرد و هم لازم است خوبها خوبتر شوند.
همه این را میدانیم که نهتنها لازم است عموم مردم به مسجد جذب شوند و در دینداری پرورش پیدا کنند، بلکه بی دینها، دین گریزها و
حتّی دین ستیزها نیز باید به مسجد و معنو یّت جذب شده و دیندار و دین باور شوند.

بی تردید کسانی که در مسیر توسعۀ معنو یّت حرکت می کنند، باید در اندیشۀ هر دو گروه باشند. گروه اول: دین گریزان، دین ستیزان و دین داران عوام، معمولی و ضعیف، و گروه دوّم: دین داران خوبی که مثلاً اهل مسجد و هیأت های مذهبی، و پایبند به تعهّدات دینی و تکالیف شرعی هستند.
برای هر دو گروه باید برنامه داشته باشیم. ولی این واقعیت، پاسخ سؤال ما نیست.

سیاست گذاری های مساجد بر اساس مذهبی ها یا غیر مذهبی ها


سؤال این است که در برنامه ریز یها و سیاست گذار یهای کلان مساجد به کدام یک از این دو گروه باید اهتمام بیشتری داشته باشیم؟
گروه خوبان یا بقیۀ مردم، اعمّ از دین ستیز، دین گریز و دین داران ضعیف؟ برای کدام یک باید بیشتر سرمایه گذاری کرد؟
مثلاً بعضی این استعداد را دارند که هم می توانند برای غیر مذهبی ها صحبت کنند و آ نها را جذب به دین کنند و هم می توانند برای مذهبی ها صحبت کنند؛ یعنی میتوانند هر دو گروه را جذب کنند. حال اگر چنین افرادی بخواهند یکی از این دو کار را در اولو یت قرار دهند، کدام ترجیح دارد؟ هم مذهبی ها از مباحث آ نها استقبال میکنند، هم غیرمذهبی ها ارتباط خوبی با مباحث آن ها برقرار میکنند. حال به کدام گروه باید بیشتر اهتمام بورزند؟


گاهی به این دلیل که طبیعتاً تبلیغ دین در محیط های غیرمذهبی یا نیمه مذهبی و آشنا کردن افراد در این محیطها با معارف دینی کمی
مشکلتر است، ما از مبلّغین و سخنران هایی که در هر دو محیط مذهبی و غیرمذهبی مورد پذیرش واقع شده و از قدرت جذب خوبی برخوردارند دعوت می کنیم تا روی جذب غیرمذهبی ها سرمایه گذاری بیشتری کنند.

باور غلط

شاید چون با خودمان فکر می کنیم بالاخره کسی پیدا خواهد شد که برای مذهبی ها صحبت کند؛ پس بهتر است این افراد، روحانیِ مجموعه های غیرمذهبی شوند. چرا که مذهبی ها خودشان جذب شده اند و در مسیر هدایت هستند و اگر یک مبلغ خیلی موفّق و قوی هم نداشته باشند، بالاخره خودشان گلیمشان را از آب بیرون می کشند. یا اگر یک مبلّغ معمولی هم برای آن ها سخنرانی کند کفایت میکند.

الان باید سراغ غیرمذهبی ها رفت و آ نها را با دین آشنا کرد. چون باور ما این است که امروزه باید بیشتر به کسانی که با دین آشنا نیستند، یا رابطۀ خوبی با دین ندارند کمک کرد و برای جذب آ نها تلاش نمود. بسیاری از ما اولو یّت این کار را بیشتر می دانیم و فکر میکنیم کسانی که برای هر دو گروه مذهبی و غیر مذهبی می توانند مفید و مؤثر باشند، اولو یّت بر این است که برای غیرمذهبی ها کار کنند.

تعیین اولویت در انتخاب مخاطبان و سرمایه گذاری بلندمدّت برای آ نها


این تصور اشتباه است که فکر کنیم موفقیّت در یک مسجد به این است که جمعیّت زیادی در مسجد جمع شود. هرگز اینگونه نیست!
موفّقیت یک روحانی در یک مسجد و یا موفّقیت یک کانون فرهنگی،به این است که ببیند اگر ده نفر را برگزیده و برایشان سرمایه گذاری کرده، وقت گذاشته و آ نها را تربیت کرده است، آن ده نفر چقدر پرورش یافته اند؟
موفّقیت یک روحانی در مسجد به این است که مثلاً بعد از پنج سال بتواند بگوید: «من با این چند نفر کار کردم و هر چه بلد بودم به آنها یاد دادم »، و بعد از مدّتی هر کدام از این چند نفر برای خودشان جایگاهی بدست آورده و مؤثر باشند. این کاری است که ارزش دارد.

ارزش این کار بسیار بیشتر از این است که جمعیت مسجد زیاد باشد. هر چند جمعیت هم خوب است، ولی کار اساسی و ریش های به این است که روی پرورش نیروهای ویژه سرمای هگذاری کنیم.
اگر بنا باشد که یک روحانی یا یک مرکز، برای پرورش چند نفر سرمایه گذاری کنند، بسیار مهم است که این چند نفر را از چه دسته ای از
مخاطبان انتخاب کنند.

ترجیح پرورش نخبگان معنوی


سؤالی که تاکنون کمی از اهمیّتش روشن شد، این است که اگر ما بتوانیم این دو کار را انجام دهیم: یکی اینکه انسانهای معمولی، ضعیف
و ناآشنای به دین را جذب کنیم و کمک کنیم تا آنها به انسانهای خوبی تبدیل شوند و دیگر اینکه انسانهای خوب را پرورش دهیم تا
به انسانهای خوبتری تبدیل شوند، کدام یک از این دو کار را باید ترجیح دهیم؟

پرورش انسانهای خوب و تبدیل آنها به انسانهای خوبتر، بر تبدیل انسانهای معمولی یا بد به انسانهای خوب، کاملاً ترجیح دارد. در مقام کار فرهنگی و تبلیغی، سرمایه گذاری بر روی کسانی که به دین جذب شده اند و از پرورش یافتگی معنوی بیشتری برخوردار بوده اند، مسلّماً باارزش تر است. علاوه بر این که کار بر روی مذهبی ها، نسبت به غیرمذهبی ها و نیمه مذهبی ها اولو یّت دارد، در میان مذهبی ها هم، کار بر روی «نخبگان معنوی » نسبت به عموم مذهبی ها، از اولویّت بیشتری برخوردار است.

منظور از نخبه معنوی


منظور ما از “نخبگان معنوی” ،” نخبه های علمی که مذهبی باشند ” نیست. بلکه منظور کسانی است که از نظر معنوی نخبه هستند؛ یعنی در معنویّت و ایمان نسبت به دیگران جلوترند. می توانیم برای تشخیص و شناسایی بهتر این نخبگان شاخص هایی را برای این جلوتر بودن تعریف کنیم. از التزام به لوازم ایمان مثل نماز خواندن و پرداخت خمس گرفته تا التزام به زیارت و ادعیه و نماز شب، یا معرفت و آشنایی با معارف دینی و تخلّق به اخلاق و… .


باز هم باید تأ کید کنیم که در اصلِ ضرورت کار برای غیرمذهبی ها و نیمه مذهبی ها تردیدی نیست. صحبت در «اولویّت » کار برای مذهبی ها است. چه بسا با سرمایه گذاری بر روی مذهبی ها، غیرمذهبی ها هم زودتر به دین نزدیک شوند و زمینۀ جذب و هدایت آنها بیشتر فراهم شود. اگر ما به کسی که هم قدرت جذب مذهبی ها و هم قدرت جذب غیرمذهبی هارا دارد توصیه می کنیم که با مذهبی ها کار کند نه با غیرمذهبی ها، از این جهت نیست که بخواهیم او را از کار کردن با غیرمذهبی ها نهی کنیم. ما نمی گو ییم «این کار را نکن چون کار اشتباهی است »، میگو ییم «این کار را نکن چون کم فایده است ». یعنی حتی اگر به دنبال جذب غیر مذهبی ها
هستی، راه آن کار کردن با غیر مذهبی ها نیست؛ بلکه راهش کار کردن با مذهبی هاست.

منبع: panahian.ir، khamenei.ir، کتاب پرورش نخبگان معنوی در مساجد.

درباره‌ی Zahra

حتما ببینید

شهدای دفاع مقدس_امامزاده طاهر مهرشهر کرج

هشت سال دفاع مقدس به وسیله مردم اداره شد

هشت سال دفاع مقدس ما صرفاً یک امتداد زمانی و فقط یک برهه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی زمانی نیست؛ گنجینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی عظیمی است که تا مدتهای طولانی ملت ما میتواند از آن استفاده کند، آن را استخراج کند و مصرف کند و سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاری کند. آن عزتی، اعتماد به نفسی، احساس اقتداری که از ناحیه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی معنویت رزمندگان ما و جامعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی اسلامی ما احساس شد...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *